به گزارش نفت آرا،بازدید مدیرعامل شستا از پروژه احداث واحد اتانول سنتزی پتروشیمی خارک، اگرچه در ظاهر نشانگر حرکت به سوی توسعه است، اما در واقع زنگ خطر دیگری از تکرار اشتباهات گذشته را به صدا درآورده است. سالهاست که صنعت پتروشیمی کشور با کلنگزنیهای متعدد و وعدههای پرطمطراق، بدون برنامهریزی عملیاتی دقیق، نه تنها رشد پایداری نداشته بلکه بخشهایی از آن به دلیل سوءمدیریت و تغییرات پیدرپی سیاستها، به مرز رکود رسیده است.
تجربه تلخ پروژههایی چون الفینهای ماهشهر و برخی متانول سازان ، یا برخی طرحهای اوره و آمونیاک نیمهتمام نشان میدهد که صرفاً اعلام پروژههای جدید بدون در نظر گرفتن ظرفیت بازارهای صادراتی، تأمین مالی شفاف، فناوری روزآمد و استراتژی دقیق فروش، نه تنها سودآوری ندارد بلکه در نهایت هزینههای سنگینی بر دوش اقتصاد کشور میگذارد.
چند نکته اساسی که پروژه خارک از آن غفلت کرده است:
• فقدان شفافیت مالی: هیچ اطلاعات دقیقی درباره منابع مالی پروژه، میزان سرمایهگذاری مورد نیاز، یا شیوه تأمین آن اعلام نشده است.
• ابهام در فناوری: مشخص نیست فناوری ساخت این اتانول سنتزی داخلی است یا خارجی؛ اگر خارجی است، آیا در شرایط تحریم اصلاً قابل تأمین خواهد بود؟
• ریسک اشباع بازار: بدون تحلیل دقیق بازارهای جهانی و داخلی برای مصرف اتانول، اعلام تولید یک میلیون تن محصول، بسیار خوشبینانه و احتمالاً بیپشتوانه است.
• فقدان استراتژی صادرات: در شرایطی که رقابت در بازارهای اتانول آسیا و اروپا شدید شده، نبود برنامه صادراتی ریسک بسیار بالایی به پروژه تحمیل میکند.
راهکار پیشنهادی:
اگر واقعاً هدف از این پروژه ارزآوری و توسعه پایدار است، مدیران پروژه باید پیش از هرگونه عملیات اجرایی، موارد زیر را شفافسازی کنند:
• ارائه طرح کسبوکار (Business Plan) رسمی شامل جزئیات مالی، برنامه فروش، تحلیل ریسک و زمانبندی اجرایی؛
• دریافت مشاوره فنی از شرکتهای معتبر بینالمللی برای ارزیابی امکانسنجی اقتصادی و فنی پروژه
• تدوین یک برنامه صادراتی واقعبینانه متناسب با ظرفیت بازارهای هدف
• اعلام عمومی جدول زمانبندی پروژه به منظور پاسخگویی در قبال پیشرفت کار
در غیر این صورت، پروژه اتانول سنتزی پتروشیمی خارک نیز در ردیف انبوه پروژههای پرحاشیهای قرار خواهد گرفت که بیشتر از آنکه باعث رشد کشور شوند، بر ناکارآمدی ساختاری موجود مهر تأیید خواهند زد.
چند نکته اساسی که پروژه خارک از آن غفلت کرده است:
• فقدان شفافیت مالی: هیچ اطلاعات دقیقی درباره منابع مالی پروژه، میزان سرمایهگذاری مورد نیاز، یا شیوه تأمین آن اعلام نشده است.
• ابهام در فناوری: مشخص نیست فناوری ساخت این اتانول سنتزی داخلی است یا خارجی؛ اگر خارجی است، آیا در شرایط تحریم اصلاً قابل تأمین خواهد بود؟
• ریسک اشباع بازار: بدون تحلیل دقیق بازارهای جهانی و داخلی برای مصرف اتانول، اعلام تولید یک میلیون تن محصول، بسیار خوشبینانه و احتمالاً بیپشتوانه است.
• فقدان استراتژی صادرات: در شرایطی که رقابت در بازارهای اتانول آسیا و اروپا شدید شده، نبود برنامه صادراتی ریسک بسیار بالایی به پروژه تحمیل میکند.
راهکار پیشنهادی:
اگر واقعاً هدف از این پروژه ارزآوری و توسعه پایدار است، مدیران پروژه باید پیش از هرگونه عملیات اجرایی، موارد زیر را شفافسازی کنند:
• ارائه طرح کسبوکار (Business Plan) رسمی شامل جزئیات مالی، برنامه فروش، تحلیل ریسک و زمانبندی اجرایی؛
• دریافت مشاوره فنی از شرکتهای معتبر بینالمللی برای ارزیابی امکانسنجی اقتصادی و فنی پروژه
• تدوین یک برنامه صادراتی واقعبینانه متناسب با ظرفیت بازارهای هدف
• اعلام عمومی جدول زمانبندی پروژه به منظور پاسخگویی در قبال پیشرفت کار
در غیر این صورت، پروژه اتانول سنتزی پتروشیمی خارک نیز در ردیف انبوه پروژههای پرحاشیهای قرار خواهد گرفت که بیشتر از آنکه باعث رشد کشور شوند، بر ناکارآمدی ساختاری موجود مهر تأیید خواهند زد.