کهن هوش نژاد تحلیل گر بازار انرژی که معتقد است ایران باید بیشتر روی توسعه صنعت ال ان جی تمرکز کند، می گوید: هیچ جایگزینی برای گاز روسیه در بازار اروپا حداقل در کوتاه مدت وجود ندارد.
۰
۰
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی نفت آرا، «ما نه تنها نتوانستیم بازیگر خوبی در بازار جهانی باشیم بلکه در تامین نیازهای داخل هم با مشکل مواجه شدیم.» این بخشی از گفته های روح اله کهن هوش نژاد تحلیل گر بازار انرژی است که معتقد است کسری گاز در ایران تا سال ۱۴۱۰ ادامه خواهد داشت. در چنین شرایطی صحبت کردن راجع به توسعه صادرات گاز منطقی نیست. چه برسد به اینکه ایران بخواهد جایگزین روسیه در بازار گاز اروپا شود. او با بیان اینکه ایران باید توجه بیشتری روی توسعه صنعت ال ان جی داشته باشد، ادامه داد: چاه های نفت ما درنیمه دوم عمر خود قرار دارند. بنابر این اگر گاز مازادی هم داشته باشیم بهتر است به جای صادرات آنها را به این چاه ها تزریق کنیم تا میزان تولیدات خود را بتوانیم حفظ کنیم. متن کامل گفتگوی بازار با این تحلیل گر بازار انرژی را در ادامه می خوانید: بسیاری از کارشناسان بر این باورند که ایران می تواند جایگزین مناسبی برای گاز روسیه در بازار اروپا باشد. این ادعا تا چه اندازه درست بوده و آیا زیر ساخت های آن در کشور وجود دارد؟
ایران و روسیه دارای بزرگترین ذخایر گازی در دنیا هستند. بر اساس برآوردهای صورت گرفته ایران ۳۳ تریلیون مترمکعب ذخایر اثبات شده گاز طبیعی دارد. حال آنکه ذخایر اثبات شده روسیه حدود ۳۷ تریلیون مترمکعب برآورد می شود. این آمارها نشان می دهد ایران از نظر ذخایر فاصله زیادی را با روسیه ندارد اما در تولید این فاصله بسیار چشم گیری است. به طوری که سهم ما از بازار جهانی گاز کمتر از ۲ درصد اعلام شده در حالیکه این عدد برای روس ها بسیار بیشتر است؛ به طوری که این کشور به تنهایی ۴۰ درصد نیاز گازی بازار اروپا تامین می کند.
در واقع ما نه تنها نتوانستیم بازیگر خوبی در بازار جهانی باشیم بلکه در تامین نیازهای داخل هم با مشکل مواجه شدیم. به طوری که در ماه های سرد سال کسری گاز مواجه باشیم. حتی پیش بینی می شود این کسری تا سال ۱۴۱۰ هم ادامه پیدا کند. تولید روزانه ما حدود ۸۰۰ میلیون مترمکعب بوده است که تقریبا همه( ۷۹۰ میلیون مترمکعب) آن را مصرف می کردیم. حتی در برخی از روزهای سال تراز ما منفی بوده است.
به هر حال سرمایه گذاری در صنعت نفت و گازر ایران در تحریم های به شدت کاهش یافته و این مساله چشم انداز موجود برای توسعه ظرفیت صادراتی ایران و ایجاد خطوط لوله جدید تیره و تار کرده است. ضمن اینکه به دلیل مصرف بالا، در داخل کشور دچار کمبود هستیم. در چنین شرایطی صحبت کردن راجع به این مساله که ایران جایگزین روسیه در بازار گاز اروپا شود، دور از واقعیت است.
حدود ۴۰ درصد گاز طبیعی اروپا توسط روسیه تامین می شود. بنابر این در کوتاه مدت هیچ جایگزین مناسبی برای گاز روسیه در اروپا وجود ندارد غیر از ایران آیا جایگزینی برای تامین گاز اروپا از سوی روسیه وجود دارد؟
بر اساس آمار موجود حدود ۴۰ درصد گاز طبیعی اروپا توسط روسیه تامین می شود. به نظر می رسد که این جایگزینی در کوتاه مدت عملی نباشد. چنین امکانی نه تنها برای ایران وجود ندارد بلکه سایر کشورها هم چنین قابلیتی را ندارند.
مساله صادرات گاز ایران به اروپا در سال های گذشته بارها و بارها در قالب طرح های مختلف مورد تاکید قرار گرفته است. اما چرا هیچ کدام اجرایی نشده است؛ حال آنکه روسیه با اتکا به همین ظرفیت خود توانسته مهم ترین بازیگر بازار گاز دنیا شود؟
همانطور که اشاره کردید مساله صادرات گاز به اروپا مساله تازه ای نبوده و در سال های گذشته تلاش های زیادی برای توسعه خطوط لوله ای مثل خط لوله صلح انجام شد تا این هدف محقق شود، اما بنا به دلایلی این اتفاق ها نیفتاد. این در حالی است که روسیه همواره به دنبال توسعه بازارهای صادراتی خود بوده و سهم بازار خود را حفظ کرده است. هم زمان با افزایش صادرات طرح های توسعه ای متعددی را هم دنبال می کرده به طوری که هم اکنون مساله ورود به بحث های ال ان جی را در دستور کار خود قرار داده است. در سال های گذشته ایران می خواست از چه مسیرهای گاز خود را به بازار اروپا برساند؟
در سال های گذشته طرح های متعددی برای این هدف در دستور کار قرار گرفت. یکی از آنها خط لوله ناباکو است که قرار بوده گاز دریای خزر را از طریق ارز روم ترکیه به اتریش برساند. دراین مسیر کشورهایی مثل آذربایجان و اتریش و رومانی در این مسیر بودند. در سال ۲۰۱۰ به دلیل مباحث سیاسی ایران از این موضوع کنار گذاشته شد و در نهایت این پروژه عملیاتی نشد.
یک خط لوله دیگر به اسم خط لوله اسلامی بود که قرار بود از پارس جنوبی آمده و از عراق و سوریه عبور کرده و بعد به لبنان و اروپا برسد. اما این مسیر، بسیار نا امن بود. در نهایت این خط لوله فقط به عراق رسید و سوریه هم توان مالی برای توسعه آن را نداشت. البته نباید فراموش کرد که نا امنی که در سال های آینده در این کشورها اتفاق افتاد می توانست امنیت این خط را به خطر بندازد.
خط لوله پارس دیگر خط لوله ای بود که برای صادرات گاز به اروپا تعریف شده بود. یک شرکت سویسی قرار بود این پروژه را انجام دهد اما به دلیل تحریم ها حدود ۱۲ سال پیش این شرکت هم از پروژه خارج شد و موجب شد که این پروژه هم بدون نتیجه باقی بماند. طبق هدف گذاری صورت گرفته ۳۷ میلیارد مترمکعب گاز باید از طریق این خط لوله به آلمان و اسپانیا انتقال پیدا می کرد. البته لازم به یادآوری است که با توجه به مصرف بالای انرژی در داخل کشور، اگر این خط لوله هم اجرایی می شد بعید می دانم که قادر به انتقال این حجم از گاز می بودیم. بسیاری بر این باورند که می تواند از طریق افزایش واردات ال ان جی بحران انرژی پیش آمده در اروپا را تا حدی مدیریت کرد. این ادعا درست است؟
قطر از سردمداران صنعت ال ان جی در دنیاست. به طوری که بعد از بحران اخیر اروپا به همراه آذربایجان و الجزایر اعلام آمادگی کردند که می توانند کمک بیشتری کنند و ال ان جی بیشتری را در بازار عرضه کنند. اما شاهد بودیم که عملا این اتفاق رخ نداد چرا که قطر بیشتر محموله های خود ا پیش فروش کرده بود. در عمل این کشورها نتوانستند امنیت گازی اروپا را تامین کنند. از طرفی زیرساخت های لازم برای واردان ال ان جی به صورت کامل در این قاره شکل نگرفته است. بدون شک اروپا برای اینکه واردات ال ان جی خود را افزایش دهد باید چندین میلیارد دلار سرمایه گذاری در بخش ترمینال های وارداتی خود انجام داده و آنها را توسعه دهد. ایجاد چنین زیر ساختی ضمن منابع مالی بسیار زیادی که نیاز دارد، سالها زمان خواهد برد. اینها نشان می دهد که اروپا به گاز روسیه همچنان وابسته است. چرا با وجود ظرفیت هایی که ما در کشور داریم، عملا توسعه صنعت ال ان جی در ایران اتفاق نیفتاده است؟
دلیل اصلی آن کمبود منابع مالی لازم برای سرمایه گذاری است. البته اعتقاد من این است که صنعت ال ان اجی، نسبت به توسعه خطوط لوله گاز گزینه بهتری می تواند باشد. بسیاری از کارشناسان بازار نفت بر این باورند که روند روبه رشد قیمت گاز تا ۳۰ سال آینده ادامه داشته و ایران بهتر است به جای سرمایه در صنعت نفت، روی توسعه صنعت گاز متمرکز شود. نظر شما در اینباره چیست؟
در طول سال های گذشته ایران بیشتر بر نفت تکیه کرده تا گاز و همواره به دنبال این بوده که یک قدرت نفتی در بازار جهانی باشد. به نظر می رسد که دنبال کردن خطوط لوله صادرات گاز به اروپا به لحاظ سیاسی و امنیتی دیگر گزینه مناسبی برای ایران نباشد. البته همانطور که اشاره کردم بهتر است ال ان جی گزینه بهتری برای ما می تواند باشد. نباید فراموش کرد که چاه های نفت ما در نیمه دوم عمر خود به سر می برند و برای اینکه سطح تولیدات آنها حفظ شود نیازمند افزایش فشار هستند. به نظر من اگر گاز مازادی هم داشته باشیم تزریق آنها به میادین نفتی بر مساله صادرات اولویت دارد. بنابر این بهتر است که مازاد گاز خود را به چاه های نفتی که نیازمند افزایش فشار هستند، تزیرق کنیم تا بتوانیم از این طریق صادرات نفت را که پتانسیل و درآمد زایی بیشتری برای ما خواهد داشت را دنبال کنیم. اما بسیاری بر این باورند که عصر سوخت های فسیلی به پایان رسیده است. در چنین شرایطی منطقی است که ما همچنان تمرکز خود را روی چاه های نفتی و توسعه صنعت نفت قرار دهیم؟
آژانس بینالمللی انرژی نیز به تازگی اعلام کرده که برای رسیدن به هدف کربن صفر در سال ۲۰۵۰، لازم است سرمایهگذاری در انرژیهای پاک تا سال ۲۰۳۰ به سه برابر سطح فعلی خود برسد (یعنی از ۴ تریلیون دلار به ۱۲ تریلیون دلار). جدای از این سالهاست که پایان عمر سوختهای فسیلی از نفت گرفته تا زغال سنگ وارد ادبیات اقتصاد انرژی شده اما این گفته هیچگاه به واقعیت تبدیل نشده است. بسیاری فکر میکردند بخشی از کاهش تقاضا در دوران همهگیری کرونا ساختاری بوده و ناشی از تغییرات اجتماعی نظیر دورکاری است. اما رشد قیمت ها در ماه های گذشته نشان داد که تقاضا خیلی بیشتر از عرضه نفت است. ضمن اینکه پیش بینی می شود روند تقاضا در سال های آینده هم بیشتر شود. در حال حاضر صادرات گاز ما چقدر است؟
بیشترین صادرات ما به عراق است. چیزی حدود ۵۰ میلیون مترمکعب به صورت روزانه به این کشور صادر می شود. صادرات به ترکیه حدود ۳۰ میلیون مترمکعب و ارمنستان هم حدود یک میلیون مترمکعب بوده است. حتی در برخی از بازه های زمانی به دلیل تامین نیاز داخل همین مقدار صادرات اندک را هم قطع می کنیم. جدای از این تحریم سیستم بانکی هم مشکلات زیادی را روند صادرات برای ما ایجاد کرده بود. به طوری که مشکل عراقی ها در پرداخت پول گاز دریافتی از ایران یکی از عوامل اصلی کاهش صادرات به این کشور اعلام می شود.
انتهای پیام/.