اکنون که شرایط منطقه با محوریت مساله فلسطین و غزه وجه جهانی پیدا کرده و در صدر مسائل سیاسی و بین المللی قرار گرفته و کشورهای جهان خصوصا علاقمندان و دلسوران این ملت مظلوم به ستوه آمده اند و مجموعه غرب با محوریت آمریکا نیز مسئولیت نمی پذیرد و حتی چتر حمایتی برسر جنایتکاران و تبهکاران می گشاید ضرورت دارد یک دیپلماسی پر شدت به راه انداخت و مدیریت کرد چه بسا که از درون آن دستاوردی برای مطالبات ایران اسلامی و ملت های منطقه که همان بازدارندگی همه جانبه است بدست آید.
plusresetminus
پاسخ ما اقتدار آورد /دچار خطای محاسباتی نشویم/ افزایش نفوذ ایران در منطقه/ دیپلماسی قوی و خلاقانه
پس از حادثه تروریستی در تهران، جمهوری اسلامی ایران با تدبیری هوشمندانه دوران گذر پس از فقدان جناب آقای رئیسی را با برگزاری انتخابات ریاست جمهوری که نتیجه آن برگزیده شدن جناب آقای دکتر پزشکیان بود، با شایستگی و صلابت پشت سر گذاشت. 
این فرآیند که رهبری معظم انقلاب از آن به عنوان کتابی قطور و پرمزمون یاد کردند نهادینه شدن پایه های اقتدار و استحکام درونی نظام جمهوری اسلامی را نمایان ساخت.
اینکه کشوری مانند ایران بدون اتکای به قدرت ها بتواند در شرایط سیال و پرتنش منطقه ای و بین المللی، خلاء ناشی از شهادت بالاترین مقام اجرائی کشور را ترمیم و انتخاباتی پرشکوه و رقابتی را برگزار کند، از توان بالا و سامانه چند لایه نظام سیاسی و حکمرانی کشور نشان دارد که از دید متخصصین و صاحب نظران پنهان نیست و طبعا این قابلیت در مراکز تحلیلی و راهبردی آنان مورد بررسی قرار می گیرد.
با این وجود در حالی که مراسم تحلیف جناب آقای پزشکیان رئیس جمهوری جدید ایران در تهران با مشارکت بالائی از مقامات کشورهای منطقه و دوستان و شرکای ایران برگزار شد، به ناگاه یک عملیات تروریستی ناجوانمردانه و رذیلانه به شهادت رساندن آقای اسماعیل هنیه رئیس بخش سیاسی جنبش حماس را موجب شده است و همگان را در شوکی عظیم فرو برد. عملیات تروریستی در پایتخت ایران اسلامی، آن هم در این مقطع زمانی، از اهداف پشت پرده طراحان، عاملان و کشورهای حامی آنان برای به حاشیه بردن روند امور نشان دارد که از زمان حادثه پرواز اردیبهشت آغاز شده و اکنون نیز در برابر دولت جدید ایران که هنوز نفرات و اعضای خود را معرفی نکرده است، قرار دارد.
اکنون سوال مهم این است که ایران باید چه واکنشی در برابر این حادثه نشان دهد که هم اعتبار و جایگاهش به عنوان یک کشور بزرگ و بازیگر اثربخش در منطقه دچار خدشه نشود و هم اینکه در تله طراحی دشمنان برای امنیتی شدن اوضاع و خطر یک درگیری همه جانبه قرار نگیرد و به بازیابی نقاط ضعف و آسیب خود که در مناظرات انتخاباتی بخش های مهمی از آن منعکس شد، بپردازد؟
طبعا پاسخ به این سوال دشوار است اما برای فهم بهتر این وضعیت و رسیدن به راه حل اصولی، در مرحله اول باید مسائل را کاملا از هم تفکیک و هر موضوعی را در اندازه خود دید؟ 
اولا این قبیل حوادث در خیلی جاها می تواند اتفاق بیافتد و در بسیاری موارد نیز اتفاق نیز افتاده است. نمونه های ترور مقامات سیاسی در سوئد، هند، پاکستان، سارایووو، روسیه، قطر، ترکیه، ارمنستان و بسیاری موارد دیگر و خصوصا اقدام چندی پیش در تیراندازی به سوی دونالد ترامپ در جریان مبارزات انتخاباتی همه از این نشان دارد که در پیشرفته ترین سیستم ها نیز امکان وقوع چنین حوادثی از سوی گروه ها و با انگیزه های مختلف وجود دارد. 
ثانیا این قبیل اقدامات تروریستی همواره یک پیوست رسانه ای و عملیات روانی دارد که بلافاصله پس از حادثه فعال می شود و فضای ذهنی و روانی جامعه را آماج حملات خود قرار می دهد. اگر دقت کنیم تاثیر این بخش از خود حادثه کمتر نیست و خصوصا در مورد ایران تمام داشته ها و وجهه و دستاوردهای کشور را زیر سوال می‌برد و دل یک ملت را خالی می کند. البته در شکل گیری و اثرگذاری این جبهه نباید تاخیرها و نارسائی های نهادهای رسمی و رسانه ای و تحلیلی کشور را نادیده گرفت که با تغذیه دیرهنگام جامعه افکار عمومی را به سمت خوراک گیری از آنها سوق می دهند. 
این در حالی است که ایران به لطف و عنایت الهی و تشخیص و هدایت رهبری  واقع بین و مجاهدت های فرزندان به گزارش پایگاه خبری تحلیلی نفت آرا،این مرز و بوم که عزیزترین سرمایه های خود را در این راه ایثار کرده اند و همه ما مدیون ایثارگری های آنان هستیم، سنگرهای بزرگ و راهبردی را فتح کرده اند و در سال های اخیر با مقاومت قهرمانانه و اسطوره ای از حوزه امنیت و نفوذ خود نیز مراقبت و صیانت کرده است که تحلیلگران، به خصوص وقتی در مواجهه مستقیم با آنان قرار می گیریم، به این حقائق ارزشمند اشاره می کنند؛ لذا نباید با یک حادثه به لحاظ روانی به خود کم بینی یا عدم توجه به داشته های خود دچار شویم. 
اما مواردی که اشاره رفت دلیل نمی شود و مقصود آن نیست که حادثه رخ داده را تنزل دهیم و موضوع را رفوع کاری کرده و به فراموشی سپرد. 
این حادثه، نقصان بزرگی در سیستم مراقبت و صیانت از جایگاه، امنیت کشور و جایگاه و شان منزلت ملت بزرگ ایران است که اتفاقا به رغم تنوع نگرش ها و سلیقه ها، بزرگی و قدرت تشخیص خود را نشان می دهد و قطب نمای قوی در تشخیص حوادث و رخدادها دارد. باید این موضوع که چندبار در کشور تکرار شده، مورد کالبدشکافی و بررسی جامع قرار گیرد و نقاط ضعف و آسیب مشخص شود. لازم است اشاره شود که یارگیری دشمن در شرایط عدم انسجام اجتماعی، افزایش نارضایتی ها و نارسائی های اقتصادی سهل تر و کم هزینه تر می شود که باید برای آن چاره اندیشی کرد. 
یک نمونه زنده از این هوشیاری حضور پررنگ و حماسی مردم تهران و ایران در تشییع با شکوه پیکر شهید مظلوم و قهرمان مقاومت، آقای اسماعیل هنیه و یار همراه ایشان دارد که با شکوه بسیاری تشییع شد که مورد توجه ملت قهرمان فلسطین و ملت های مسلمان و آزادگان جهان قرار گرفت که انرژی های انباشته ای را تشکیل می هد که اگر فرصتی برای نمایش و ظهور پیدا کند صحنه های به یادماندنی خلق خواهد کرد. این هم بعد مهمی از شهادت این مرد است که در زندگی این دنیائی اش راه عافیت را پیشه نکرد و ضمن مبارزه خستگی ناپذیر، از خود و خاندانش گذشت و خدا هم عزتی به او داد که همه باید برای عاقبت و فلاح، آن را از خدای سبحان طلب کنیم.
نکته دیگر در خصوص جنایتی که رخ داد پیگیری آن از ابعاد و جوانب مختلف است که طبعا مراکز تصمیم گیری کشور با تدبیر و هوشیاری باید این موضوع و زخم بوجود آمده را جراحی و درمان کنند. در این زمینه واقع بینی و دوراندیشی لازمه کار است و دوری از افراط و تفریط، ارزیابی دقیق صحنه و توجه به هدف اصلی طرف مقابل نیز در هر شرایطی لازم است. 
باید توجه داشت که طرف های ما نیز با محدودیت ها و تنگناهای بسیاری مواجه هستند که در تصمیمات خود آنها را لحاظ می کنند. لذا هر اقدامی به معنای جنگ و درگیری نیست و متنبه کردن متجاوز از طرق مقتضی و جامع و با ابزارهای گوناگون یک اصل است. در این زمینه باید به گونه ای عمل کنیم که از مجموعه رفتارهای ما پیام اقتدار و استحکام به جبهه مقابل متصاعد شود تا آنها دچار خطای محاسباتی نشوند. 
و موضوع آخر در این زمینه ضرورت یک دیپلماسی قوی و خلاقانه است که ارزیابی صحیح و واقعی از صحنه صورت گرفته و منافع بلندمدت ایران همراه با احتمالات گوناگون در نظر گرفته شود. باید که با همه طرف ها و بازیگران به گفت وگو و رایزنی پرداخت و مطالبات و انتظارات مردم و کشورمان را فرمول بندی و به ابزارهای مذاکراتی تبدیل کرد. اکنون که شرایط منطقه با محوریت مساله فلسطین و غزه وجه جهانی پیدا کرده و در صدر مسائل سیاسی و بین المللی قرار گرفته و کشورهای جهان خصوصا علاقمندان و دلسوران این ملت مظلوم به ستوه آمده اند و مجموعه غرب با محوریت آمریکا نیز مسئولیت نمی پذیرد و حتی چتر حمایتی برسر جنایتکاران و تبهکاران می گشاید ضرورت دارد یک دیپلماسی پر شدت به راه انداخت و مدیریت کرد چه بسا که از درون آن دستاوردی برای مطالبات ایران اسلامی و ملت های منطقه که همان بازدارندگی همه جانبه است بدست آید. 
https://naftara.ir/vdciqzaz.t1awq2bcct.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما