ناترازی انرژی به شدت نگران کننده شده اما سیاست های دستوری تعیین قیمت ها در بخش انرژی همچنان ادامه دارد و یارانه ای که دولت در این حوزه پرداخت می کند به جیب ثروتمندان می رود.
۰
۰
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی نفت آرا، هشدارها برای وقوع بحران انرژی در ایران هر روز جدی تر می شود. کسری برق به حدود ۱۵ هزار مگاوات رسیده و مسولین از کسری ۲۴۰ میلیون مترمکعبی در حوزه گاز خبر می دهند. در بنزین هم مصرف دست کم حدود ۱۰ میلیون لیتر بیشتر از تولید است، بماند که در روزهای پیک این کسری به بیش از ۳۰ میلیون لیتر هم می رسد. البته پرونده ناترازی ها به همین اعداد ختم نشده و کارشناسان نسبت به بدتر شدن شرایط در سال های آینده هشدار می دهند. این در حالی ایران دومین کشور به لحاظ پرداخت یارانه انرژی بوده و روسیه در صدر قرار دارد.
جدای از چالش حجم بالای یارانه انرژی، غیر عادلانه بودن نحوه توزیع آن از جمله چالش های اقتصاد سوبسیدی ایران است. آمارهای منتشر شده نشان می دهد که دهک دهم (ثروتمندان) ۲.۳ برابر بیش از دهک اول انرژی مصرف میکنند.
نگاهی به سیاست های حوزه انرژی نشان می دهد که دولت برای جبران ناترازی ها در طول سال های گذشته بیشتر به دنبال تولید بیشتر بوده و در عمل نسبت به سیاست های بهینه سازی بی توجه بوده و از آنها غفلت کرده اند. هاشم اورعی کارشناسان انرژی در اینباره به بازار می گوید: دولت متاسفانه انرژی را به عنوان یک کالای تجاری نمیبیند. از نظر من انرژی، برق و گاز با هندوانه هیچ فرقی نمیکند و یک کالاست که بازار باید تعیین کند. منتها دولت به جای نگاه به انرژی به عنوان کالای اقتصادی، به عنوان ابزار سیاسی از انرژی استفاده میکند که هزینه دارد.
نگاه سیاسی دولت ها به انرژی باعث شده که آنها زیر بار آزاد سازی قیمت ها در سال های گذشته نروند. این در حالی است که به گفته محمد طبیبیان اقتصاد دان، اصرار دولت ها به کنترل دستوری قیمت ها با روش های منسوخ و شکست خورده سبب به هم خوردن عرضه و تقاضا و آسیب به تولید و ایجاد تقاضای اضافی در بازار و در نهایت نارضایتی عمومی می شود. نگویید صادرات کالا بگویید صادرات پنهان انرژی
رییس دانشکده برق دانشگاه صنعتی شریف با بیان اینکه که ثابت ماندن قیمت انرژی در ایران باعث شده که در بلند مدت سرمایه گذاری در حوزه نیروگاهی کاهش پیدا کند، ادامه داد: قیمتگذاری دستوری و پایین نگه داشتن قیمت و تعدیلنکردن آن با توجه به تورم، باعث شده مصرفکننده در بخش خانگی دیگر انگیزه ای برای بهبود وضعیت و کاهش مصرف نداشته باشد. در صنایع هم اوضاع همین طور است. طوری که شاهد هستیم بخش تولید هیچوقت دنبال بهبود بهرهوریشان نرفتند چون همیشه هزینههای انرژی بخش کمی از بهای تمامشدهشان را تشکیل داده است.
به باور این کارشناس انرژی، بخش زیادی از صادراتی که ما امروز شاهد آن هستیم در واقع صادرات پنهان انرژی است که توسط بنگاه ها انجام می شود. چرا که بسیاری از صنایع کشور اگر قرار باشند انرژی را به قیمت واقعی دریافت کنند دیگر تولید برای آنها صرفه اقتصادی نداشته و قادر به صادرات محصولات خود نخواهند بود.
او همچنین در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینکه دیر یا زود تاریخ مصرف انرژیهای فسیلی به پایان خواهد رسید، ادامه داد: پیشبینی میشود تا ۲۰۵۰ مصرف برق جهان دو برابر الان باشد، دو برابری که دو سومش از تجدیدپذیر بادی و خورشیدی تامین خواهد شد.
به گفته اورعی، خلاصشدن از شر سوختهای فسیلی قطعا در کوتاهمدت امکانپذیر نخواهد بود و باید از سال ها قبل برای تولید از انرژی های تجدید پذیر برنامه ریزی می شد. مدیریت غلط انرژی در ۴ دهه گذشته
«ما چهار دهه است که مدیریت غلط انرژی را در کشور ادامه میدهیم و امروز استفاده غلط از انرژی، بخشی از فرهنگ و زندگی روزمره مردم شده و شاهد این هستیم که شدت مصرف انرژی در ایران چندین برابر سایر کشورهای دنیاست. » این بخش از سخنان اورعی کارشناس انرژی است که آمار نگران کننده ای از وضعیت مصرف انرژی در ایران ارائه می کند: «در سال های بعد از انقلاب متوسط روزانه مصرف بنزین از روزی ۱۲میلیون، ۱۲۰ میلیون لیتر شده است. مصرف گازوئیل از ۱۰ میلیون لیتر در روز به ۱۱۰ میلیون لیتر افزایش یافته است مصرف پیک برق از هفتهزار مگابایت امسال به ۷۴ هزار مگابایت رسیده؛ در گاز هم مصرف به ۷۵۰-۸۰۰ میلیون متر مکعب در روز رسیده است.»
او ادامه می دهد: وقتی تمام آمار را کنار هم میگذاریم کاملا آشکار است که این ناترازی فزاینده است و سیستم انرژی کشور ناپایدار است و باید فکری به حال آن کرد. وقتی خیلی سرانگشتی ارزش این انرژی مصرفی در روز را حساب کردم به عدد ۱۴۷میلیون دلار در روز رسیدم، یعنی ۳۶ درصد GDP ما ارزش انرژیای است که مصرف میکنیم. بخشی از این مسئله به این برمیگردد که متولی تولید و عرضه انرژی (وزارت نفت) مشخص بوده اما متولی بهینه و نوسازی مصرف مشخص نیست. در ظاهر مسئولیت کار بر عهده شرکت بهینهسازی مصرف سوخت بوده اما این شرکت توان لازم را در این بخش را ندارد.
او معتقد است که ما باید تمرکز خود را از تقاضا به سمت سیاستهای بهینهسازی ببریم. چرا که هر اندازه هم به تولید اضافه شود اگر مدیریتی در سمت تقاضا ایجاد نشود، باهم کسری و ناترازی ادامه خواهد داشت. یارانه ای که به جیب ثروتمندان می رود
اما از دیگر دردسرهای توزیع یارانه بالای انرژی در ایران تاثیر گذاری آن در حمایت از دهک های پایین درآمدی است. در کشورهای مختلف معمولا یارانه های دولتی به دهک های پایین درآمدی اختصاص پیدا می کند اما در ایران به دلیل سیاست گذاری اشتباه دهک های بالای درآمدی هستند که سهم بیشتر از سوبسیدهای دولتی به خود اختصاص داده اند.
این همان نکته ای است که کارشناس حوزه انرژی هم به آن اشاره کرده و در توضیح آن گفت: یارانه فی نفسه خوب است ولی مهمتر از آن نحوه توزیع یارانه است. از صنعت خودرو هم سالهاست که حمایت میشود ولی نتیجهاش را میبینید. بنابراین معتقدم اصلاح قیمتی باید انجام شود و اینکه آیا من تضمین میکنم که اگر اصلاح قیمتی انجام شود برخی شرکتها ورشکسته نشوند؟ جوابش خیر است و اتفاقا آن شرکتها باید ورشکست شوند. اینها از رانت انرژی استفاده میکنند، انرژی را که متعلق به مردم ایران است به قیمت پنج درصد قیمت واقعی در مواردی صادر میکنند. در واقع چون انرژی ارزان است بعضی از صادرات ما انجام نشود بهتر از انجام شدنش است.
انتهای پیام/.