مدیر موسسه برآوردهای راهبردی و بین المللی انرژی (CESIS) در گفت و شنود با نفت آرا مطرح کرد: وزیر نفت دولت چهاردهم باید فردی جامع الاطراف و فراجناحی باشد.
دکتر"نادعلی بای"خصوص مولفه های انتخاب وزیر نفت دولت چهاردهم اظهار داشت: اگر بخواهیم نگاه کارشناسی به بحث انتخاب وزیر نفت دولت چهاردهم داشته باشیم، باید وزارت نفت را منحل کرده و با وزارت نیرو ادغام نماییم و وزارت جدید انرژی را تشکیل بدهیم، هرچند قبلا مطرح شده بود اما به کنار گذاشته شد، و راهی که عربستان سعودی و قطر و امارات در پیش گرفته اند را ما هم در پیش بگیریم عربستان وزارت انرژی و منابع طبیعی تشکیل داده و وزارتخانه های انرژی این کشورها علاوه بر بحث بالادستی نفت و گاز، در انرژیهای نو هم کار می کنند. مثلا عربستان از فرصت استفاده کرده و در سال 2030 به بزرگترین تولید کننده برق خورشیدی جهان تبدیل شده و با سنکرون برق خود با شمال آفریقا به اروپا برق صادر خواهد کرد، قطر هم مزیت خودش را در گاز دیده و از اوپک خارج شد. مضافا امروزه رشد تولیدنفت در اوپک پلاس نیست و در خارج از آن اتفاق می افتد.
بای افزود: هم اکنون مزیت نسبی ایران در گاز است نه نفت چرا که با توجه به تحریمها،صادرات گاز ایران به ترکیه، عراق و سهام ایران در میدان گازی روم در دریای شمال حتی توسط ترامپ نیز نتوانست تحریم بشود. باید اشاره کنم که ایالات متحده در پایان ریاست جمهوری اوباما قانون منع صادرات نفت خود را ملغی اعلام کرد و به کمک فناوری شیل اویل و شیل گس تبدیل به بزرگترین تولیدکننده نفت جهان و بزرگترین صادرکننده ال ان جی دنیا شد. در واقع تبدیل ایالات متحده به یک ابرقدرت انرژی بود که امکان خروج ترامپ از برجام را میسر و هموار ساخت و متعاقب آن ایالات متحده صادرات نفت خود را به چین افزایش داد و ال ان جی خود را راهی بازار کشورهایی همچون کره جنوبی، آسیای جنوبشرقی، امارات، اردن، اسرائیل، لهستان، آلمان و بریتانیا کرد و بحران تصنعی اوکراین نیز این فرصت را استمرار داد.
این تحلیلگر دیپلماسی انرژی افزود: امروزه قدرت کشورها دیگر در انرژیهای فسیلی نیست و با توجه به الزامات زیست محیطی و اقتصادی سوختهای جایگزین و انرژیهای تجدیدپذیر را در اولویت خود قرار داده اند. ما نیز لاجرم باید در این مسیر حرکت بکنیم و در زمینه مثلا گاز بتوانیم برق تولیدی در نیروگاههای حرارتی را به جای گاز صادر کنیم.
امروزه چاههای نفت ما نیمه دوم عمر خود هستند و نیاز به تکنولوژی افزایش برداشت دارند. لذا تا زمانی که بحث تحریم تامین مالی و تکنولوژی وجود دارد،فرقی نمی کند چه کسی وزیر نفت بشود. اگر ناترازی گاز حل نشود حتی ما ناوگان حمل و نقل برقی را هم توسعه بدهیم باز مشکل حل نخواهد شد چرا که باز مثل امروز که بین اولویت استفاده برق صنایع یا خانگی مرددیم باز فردای روز بین تامین شبکه برق خانگی و تامین ایستگاههای شارژ خودروی برقی مجبوریم یکی را انتخاب کنیم.
مدیر موسسه برآوردهای راهبردی و بین المللی انرژی تصریح کرد: وزیر نفت آینده باید موضوعاتی ادغام شرکتهای ملی نفت و گاز و ادغام شرکتهای ملی پالایش و پخش با پتروشیمی با هدف چابک سازی و باز کردن واگنهای اضافی، مردمی سازی سهام شرکتهای ملی نفت و گاز همچون واگذاری سهام شرکتهای پالایشی و پتروشیمی به مردم،تامین خوراک شرکتهای پالایشی و پتروشیمی، استفاده از فناوری و سرمایه شرکتهای خارجی که با دولت آمریکا قرارداد ندارند جهت توسعه میادین نفتی و گازی مشترک در شرایط تحریم، پیگیری توسعه و افزایش تولید گاز در پارس جنوبی به صورت مشترک با قطر به خاطر مشترک بودن مخزن، متنوع سازی سبد سوختی کشور، همه پرسی و نظرسنجی آنلاین در بحث قیمت سوخت،پیشبرد دیپلماسی عمومی نفتی،تامین رضایت شغلی کارکنان نفت و مسائلی از این دست را در داشبورد مدیریت خود قرار دهد.
بای ادامه داد: حتی اگر بتوانیم مسائل تامین مالی و فناوری را در تولید نفت و گاز حل کنیم آیا باز می خواهیم با ناوگان سایه نفت خود را با تخفیف صادر کنیم. حتی روسها اجازه مانور در صادرات گاز به ما نخواهند داد. چرا ما باید بازار سنتی صادراتی گاز خود را که همسایگان ما هستند دو دستی تقدیم روسها نموده و از مزیت خدادادی ژئوپلیتیک خودمان که می توانیم وابستگی در همسایگان ایجاد کنیم را از دست بدهیم.به نظر من شیفت روسیه به سمت آسیا ناشی از ضعف نیست بلکه نشانه قدرت و تیزهوشی آنان است.
این کارشناس بازار انرژی در مورد اینکه آیا وزیر نفت دولت پزشکیان باید از بدنه وزارت نفت انتخاب شود اعلام کرد: اشاره کردم که بایستی تحول در ساختار حکمرانی انرژی کشور رخ دهد و وزارت انرژی تشکیل شود و وزیری انتخاب شود که نگاه جامع الاطراف داشته باشد.
دکتر"نادعلی بای"خصوص مولفه های انتخاب وزیر نفت دولت چهاردهم اظهار داشت: اگر بخواهیم نگاه کارشناسی به بحث انتخاب وزیر نفت دولت چهاردهم داشته باشیم، باید وزارت نفت را منحل کرده و با وزارت نیرو ادغام نماییم و وزارت جدید انرژی را تشکیل بدهیم، هرچند قبلا مطرح شده بود اما به کنار گذاشته شد، و راهی که عربستان سعودی و قطر و امارات در پیش گرفته اند را ما هم در پیش بگیریم عربستان وزارت انرژی و منابع طبیعی تشکیل داده و وزارتخانه های انرژی این کشورها علاوه بر بحث بالادستی نفت و گاز، در انرژیهای نو هم کار می کنند. مثلا عربستان از فرصت استفاده کرده و در سال 2030 به بزرگترین تولید کننده برق خورشیدی جهان تبدیل شده و با سنکرون برق خود با شمال آفریقا به اروپا برق صادر خواهد کرد، قطر هم مزیت خودش را در گاز دیده و از اوپک خارج شد. مضافا امروزه رشد تولیدنفت در اوپک پلاس نیست و در خارج از آن اتفاق می افتد.
بای افزود: هم اکنون مزیت نسبی ایران در گاز است نه نفت چرا که با توجه به تحریمها،صادرات گاز ایران به ترکیه، عراق و سهام ایران در میدان گازی روم در دریای شمال حتی توسط ترامپ نیز نتوانست تحریم بشود. باید اشاره کنم که ایالات متحده در پایان ریاست جمهوری اوباما قانون منع صادرات نفت خود را ملغی اعلام کرد و به کمک فناوری شیل اویل و شیل گس تبدیل به بزرگترین تولیدکننده نفت جهان و بزرگترین صادرکننده ال ان جی دنیا شد. در واقع تبدیل ایالات متحده به یک ابرقدرت انرژی بود که امکان خروج ترامپ از برجام را میسر و هموار ساخت و متعاقب آن ایالات متحده صادرات نفت خود را به چین افزایش داد و ال ان جی خود را راهی بازار کشورهایی همچون کره جنوبی، آسیای جنوبشرقی، امارات، اردن، اسرائیل، لهستان، آلمان و بریتانیا کرد و بحران تصنعی اوکراین نیز این فرصت را استمرار داد.
این تحلیلگر دیپلماسی انرژی افزود: امروزه قدرت کشورها دیگر در انرژیهای فسیلی نیست و با توجه به الزامات زیست محیطی و اقتصادی سوختهای جایگزین و انرژیهای تجدیدپذیر را در اولویت خود قرار داده اند. ما نیز لاجرم باید در این مسیر حرکت بکنیم و در زمینه مثلا گاز بتوانیم برق تولیدی در نیروگاههای حرارتی را به جای گاز صادر کنیم.
امروزه چاههای نفت ما نیمه دوم عمر خود هستند و نیاز به تکنولوژی افزایش برداشت دارند. لذا تا زمانی که بحث تحریم تامین مالی و تکنولوژی وجود دارد،فرقی نمی کند چه کسی وزیر نفت بشود. اگر ناترازی گاز حل نشود حتی ما ناوگان حمل و نقل برقی را هم توسعه بدهیم باز مشکل حل نخواهد شد چرا که باز مثل امروز که بین اولویت استفاده برق صنایع یا خانگی مرددیم باز فردای روز بین تامین شبکه برق خانگی و تامین ایستگاههای شارژ خودروی برقی مجبوریم یکی را انتخاب کنیم.
مدیر موسسه برآوردهای راهبردی و بین المللی انرژی تصریح کرد: وزیر نفت آینده باید موضوعاتی ادغام شرکتهای ملی نفت و گاز و ادغام شرکتهای ملی پالایش و پخش با پتروشیمی با هدف چابک سازی و باز کردن واگنهای اضافی، مردمی سازی سهام شرکتهای ملی نفت و گاز همچون واگذاری سهام شرکتهای پالایشی و پتروشیمی به مردم،تامین خوراک شرکتهای پالایشی و پتروشیمی، استفاده از فناوری و سرمایه شرکتهای خارجی که با دولت آمریکا قرارداد ندارند جهت توسعه میادین نفتی و گازی مشترک در شرایط تحریم، پیگیری توسعه و افزایش تولید گاز در پارس جنوبی به صورت مشترک با قطر به خاطر مشترک بودن مخزن، متنوع سازی سبد سوختی کشور، همه پرسی و نظرسنجی آنلاین در بحث قیمت سوخت،پیشبرد دیپلماسی عمومی نفتی،تامین رضایت شغلی کارکنان نفت و مسائلی از این دست را در داشبورد مدیریت خود قرار دهد.
بای ادامه داد: حتی اگر بتوانیم مسائل تامین مالی و فناوری را در تولید نفت و گاز حل کنیم آیا باز می خواهیم با ناوگان سایه نفت خود را با تخفیف صادر کنیم. حتی روسها اجازه مانور در صادرات گاز به ما نخواهند داد. چرا ما باید بازار سنتی صادراتی گاز خود را که همسایگان ما هستند دو دستی تقدیم روسها نموده و از مزیت خدادادی ژئوپلیتیک خودمان که می توانیم وابستگی در همسایگان ایجاد کنیم را از دست بدهیم.به نظر من شیفت روسیه به سمت آسیا ناشی از ضعف نیست بلکه نشانه قدرت و تیزهوشی آنان است.
این کارشناس بازار انرژی در مورد اینکه آیا وزیر نفت دولت پزشکیان باید از بدنه وزارت نفت انتخاب شود اعلام کرد: اشاره کردم که بایستی تحول در ساختار حکمرانی انرژی کشور رخ دهد و وزارت انرژی تشکیل شود و وزیری انتخاب شود که نگاه جامع الاطراف داشته باشد.
دولت باید نقش رگولاتوری اش را ایفا بکند و سهام شرکتهای میلی نفت و گاز را واگذار نموده و پروژه ها را نیز به معنای واقعی بخش خصوصی واگذار نماید. اگر در این مسیر حرکت نکنیم پنجره فرصت ما در حال بسته شدن است و زمانی می رسد که فقط می توان به آفریقا و آمریکای لاتین سوخت صادر کرد. نباید تجربه سالهای جنگ تحمیلی و تحریم دوباره تکرار شده و استمرار یابد چرا که عدم النفع زیادی برای توسعه و منافع ملی کشور داشت. اگر وزیر نفتی که به تغییر و تحولات صنعت و بازار جهانی انرژی چه از نظر فنی، اقتصادی، حقوقی و سیاسی آشنایی نداشته باشد، همان بهتر که وزارت نفت بدون وزیر اداره شود. نگاه رسانه ها و مراجع بین المللی اینست که دنیا به نبود نفت ایران عادت کرده است لذا باید از مشاوران رسانه ای حوزه خارجی برای درهم شکستن این توهم استفاده کرد.
مدیر موسسه برآوردهای راهبردی و بین المللی انرژی با اشاره به نقش مهم سیاست خارجی در توسعه صنعت نفت و نیروی کشور تاکید کرد: سال آینده سال غروب و پایان برجام است و نوامبر امسال نیز انتخابات ریاست جمهوری و کنگره آمریکا برگزار خواهد شد. فارغ از اینکه چه کسی و از چه حزبی در آمریکا به قدرت برسد، اصلا فرصت مذاکره وجود ندارد و اینکه دستور کار مذاکره چه باشد مشخص نیست. لذا در بحث مدیریت اختلافات با آمریکا قطعا موضوعات هسته ای، اتهامات حقوق بشری و تروریسم و غیره هر یک باید در اتاق و باکس جداگانه ای مذاکره شود تا یک بار برای همیشه تکلیفشان مشخص شود. تنها در اینصورت است که ریسک سرمایه گذاری در ایران پایین آمده و شرکتهای تراز اول اروپایی و آمریکایی برای تامین مالی و فناوری در صنایع نفت و نیروی ایران حاضر به بازگشت هستند، وگرنه نخبه ترین فرد را هم وزیر نفت بگذاریم باز به خاطر عدم حل مسائل زیرساخت خارجی کار چندانی از پیش نخواهد برد. البته بحث عضویت کامل ایران در WTOو FATFهم باید به نوعی حل شود. لذا مسیر توسعه صنعت و نیروی کشور از کانال دیپلماسی و سیاست خارجی کشور می گذرد.
در شرایط کنونی با توجه به عملکرد بسیار ضعیف وزارت امور خارجه،حتی اگر این وزارتخانه هم تعطیل شود اتفاق خاصی برای کشور نمی افتد.
لذا انسجام و اجماع نخبگان باید خروجی سیاست داخلی باشد که راه را برای سیاست خارجی کارآمد و پویا فراهم می سازد و صنعت نفت کشور هم از کمند تحریمها رها شده و منتفع می شود و جایگاه ما در اوپک یا GECF تقویت خواهد شد. بای گفت: موضوع مهم با توجه به رویکرد فراجناحی و تخصصی رییس جمهور پزشکیان،اینکه نباید در انتخاب وزرا سیاست زده عمل کرد چرا که خروجی آن بوروکراسی دولتی سیاست زده خواهد بود و وابستگی جناحی و حزبی بر رویکرد شایسته گزینی خواهد چربید.
تجربه شورای راهبری در انتخاب وزیر نفت اصلا مطلوب نبود چرا که انگار قرار است کارمند استخدام و گزینش بکنیم و در صورت وجود ساختار حزبی قوی اصلا شاهد هزار داماد برای عروس وزارت نفت نبودیم چون سیستم انتخاب کنترل و تعادلی نداریم. مضافا تاکنون تلاش در خوری جهت کادرسازی مدیریتی در وزارت نفت انجام نگرفته است و به همین دلیل است که وزرا نتوانسته اند نقش رهبری را علاوه بر مدیریت به خوبی ایفا بکنند و از حل مسائل عاجز بوده اند و پس از دریافت رای اعتماد از مجلس و پس از پایان مدت وزارتشان به خاطر ترک فعل به هیچ جا و هیچ کس پاسخگو نبوده اند و بایستی بر حسب وظیفه نظارتی بر عملکرد توسط نمایندگان و رسانه ها به مردم پاسخگو باشند چرا که دوران آزمون و سعی و خطا تمام شده و پنجره فرصت ما بسته شده است و اگر نتوانیم از اندک فرصت باقی مانده استفاده کنیم،نه تنها نفت دیگر نمی تواند موتور توسعه کشور باشد بلکه ضد توسعه عمل خواهد کرد.
مدیر موسسه برآوردهای راهبردی و بین المللی انرژی با اشاره به نقش مهم سیاست خارجی در توسعه صنعت نفت و نیروی کشور تاکید کرد: سال آینده سال غروب و پایان برجام است و نوامبر امسال نیز انتخابات ریاست جمهوری و کنگره آمریکا برگزار خواهد شد. فارغ از اینکه چه کسی و از چه حزبی در آمریکا به قدرت برسد، اصلا فرصت مذاکره وجود ندارد و اینکه دستور کار مذاکره چه باشد مشخص نیست. لذا در بحث مدیریت اختلافات با آمریکا قطعا موضوعات هسته ای، اتهامات حقوق بشری و تروریسم و غیره هر یک باید در اتاق و باکس جداگانه ای مذاکره شود تا یک بار برای همیشه تکلیفشان مشخص شود. تنها در اینصورت است که ریسک سرمایه گذاری در ایران پایین آمده و شرکتهای تراز اول اروپایی و آمریکایی برای تامین مالی و فناوری در صنایع نفت و نیروی ایران حاضر به بازگشت هستند، وگرنه نخبه ترین فرد را هم وزیر نفت بگذاریم باز به خاطر عدم حل مسائل زیرساخت خارجی کار چندانی از پیش نخواهد برد. البته بحث عضویت کامل ایران در WTOو FATFهم باید به نوعی حل شود. لذا مسیر توسعه صنعت و نیروی کشور از کانال دیپلماسی و سیاست خارجی کشور می گذرد.
در شرایط کنونی با توجه به عملکرد بسیار ضعیف وزارت امور خارجه،حتی اگر این وزارتخانه هم تعطیل شود اتفاق خاصی برای کشور نمی افتد.
لذا انسجام و اجماع نخبگان باید خروجی سیاست داخلی باشد که راه را برای سیاست خارجی کارآمد و پویا فراهم می سازد و صنعت نفت کشور هم از کمند تحریمها رها شده و منتفع می شود و جایگاه ما در اوپک یا GECF تقویت خواهد شد. بای گفت: موضوع مهم با توجه به رویکرد فراجناحی و تخصصی رییس جمهور پزشکیان،اینکه نباید در انتخاب وزرا سیاست زده عمل کرد چرا که خروجی آن بوروکراسی دولتی سیاست زده خواهد بود و وابستگی جناحی و حزبی بر رویکرد شایسته گزینی خواهد چربید.
تجربه شورای راهبری در انتخاب وزیر نفت اصلا مطلوب نبود چرا که انگار قرار است کارمند استخدام و گزینش بکنیم و در صورت وجود ساختار حزبی قوی اصلا شاهد هزار داماد برای عروس وزارت نفت نبودیم چون سیستم انتخاب کنترل و تعادلی نداریم. مضافا تاکنون تلاش در خوری جهت کادرسازی مدیریتی در وزارت نفت انجام نگرفته است و به همین دلیل است که وزرا نتوانسته اند نقش رهبری را علاوه بر مدیریت به خوبی ایفا بکنند و از حل مسائل عاجز بوده اند و پس از دریافت رای اعتماد از مجلس و پس از پایان مدت وزارتشان به خاطر ترک فعل به هیچ جا و هیچ کس پاسخگو نبوده اند و بایستی بر حسب وظیفه نظارتی بر عملکرد توسط نمایندگان و رسانه ها به مردم پاسخگو باشند چرا که دوران آزمون و سعی و خطا تمام شده و پنجره فرصت ما بسته شده است و اگر نتوانیم از اندک فرصت باقی مانده استفاده کنیم،نه تنها نفت دیگر نمی تواند موتور توسعه کشور باشد بلکه ضد توسعه عمل خواهد کرد.