به گزارش پایگاه خبری تحلیلی
نفت آرا، ایران به عنوان اولین دارنده منابع هیدروکربوری دنیا، سهم اندکی تجارت انرژی دارد. دلیل این موضوع را میتوان در مصرف غیربهینه انرژی در داخل کشور جستجو کرد که ایران را از مزایای سیاسی-اقتصادی صادرات انرژی محروم کرده است.
بدین ترتیب بهینهسازی مصرف سوخت، یکی از اولویتهای جدی دولت سیزدهم و مجموعه وزارت نفت محسوب میشود. در حال حاضر شرکت بهینهسازی مصرف سوخت ذیل شرکت ملی نفت، ماموریت اجرای ابرپروژههای بهینهسازی را برعهده دارد.
چالش تامین مالی دلیل اصلی توقف پروژههای بهینهسازی مصرف سوخت
جدول 1، آخرین وضعیت 24 ابرپروژه بهینهسازی مصرف سوخت در کشور را نشان میدهد. طبق این جدول از 24 طرح تعریف شده، پیشرفت فیزیکی 15 طرح صفر درصد است.
به اعتقاد کارشناسان، ابهام در شیوه تامین مالی این پروژهها، دلیل اصلی عقبماندگی طرحهای بهینهسازی مصرف سوخت است. به بیان دیگر فقدان منابع مالی موردنیاز از مهمترین دلایل توقف یا سرعت کند اجرای پروژههای بهینهسازی است.
جدول 1
هر چند شرکت بهینهسازی مصرف سوخت در گزارش خود عنوان کرده است که پیشرفت 14 ابرپروژه بهینهسازی صفر نیست بلکه در مرحله اخذ مجوز از شورای اقتصاد است.
در این گزارش آمده است: در مورد طرحهای شماره 11 تا 24 که در جدول منتشره خبرگزاری فارس میزان پیشرفت آن صفر اعلام شده است به اطلاع میرساند که شرکت بهینهسازی مصرف سوخت در خصوص این طرحها اقدام به تهیه گزارشهای توجیهی فنی و اقتصادی کرده و از طریق وزارت نفت و سازمان برنامه جهت اخذ مصوبه از شورای اقتصاد اقدام کرده است که تاکنون مصوب و ابلاغ نشده و توسط مراجع مورد اشاره در دست بررسی است.
اما به نظر میرسد عدم پیگیری وزارت نفت برای دریافت مجوز شورای اقتصاد، کندی مابقی پروژههای بهینهسازی تعریف شده در جدول 1 و جداسازی طرحهایی همچون طرح توسعه CNG و ارتقای موتورخانهها از شرکت بهینهسازی، دلیلی غیر از ابهام در تامین مالی شرکت بهینهسازی مصرف سوخت نداشته باشد.
ظرفیت ماده 12 برای تامین مالی طرحهای بهینهسازی
ابهام در تامین مالی طرحهای بهینهسازی درحالی رقم خورده است که ظرفیتهای قانونی خوبی برای جذب سرمایه در این پروژهها وجود دارد. یکی از این ظرفیتهای قانونی، ماده 12 قانون رفع موانع تولید است.
نصرت الله سیفی مدیرعامل اسبق شرکت بهینهسازی مصرف گاز در گفتگو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس درباره ظرفیت ماده 12 برای تامین مالی طرحها میگوید: اگر خوب نگاه کنید انجام کار بهینهسازی جیب پُر پول نمیخواهد. از محل صرفهجویی میتوانید منابع مالی را ایجاد کنید. فقط تفاوتش این است که اختلاف زمانی وجود دارد.
وی اظهار داشت: یعنی برای انجام پروژه در ابتدا پول لازم است ولی در بهینهسازی در پایان پروژه پول به دست میآید. پس لازم است کاتالیزروی در میان باشد تا پول اولیه به نحوی تامین شود. توجه داشته باشید که نتیجه بهینهسازی مصرف به قدری پول میآورد که هم سرمایه اولیه برمیگردد و هم سود آن.
یک تیر و دو نشان با اجرای الگوی سرمایهگذاری Loan for Oil
همانطور که اشاره شد، هزینه سرمایهگذاری در پروژههای بهینهسازی به همراه سود آن در پایان پروژه به طور کامل تامین میشود، حال سوال اساسی این است که سرمایه اولیه برای شروع پروژه از چه مسیری تامین مالی شود.
به اعتقاد کارشناسان الگوی Loan for Oil برای بازپرداخت وام با نفت در آینده، یکی از راهکارهایی است که موجب تامین مالی پروژههای بهینهسازی میشود و هم میتواند به توسعه بازارهای نفت کشور کمک کند.
در واقع میتوان با یک سرمایهگذاری غیرتراکنشی از کشورهای خارجی برای تامین مالی پروژههای بهینهسازی اقدام کرد و سپس با فروش نفت به آن کشور تسویه مالی را انجام داد.
محمدصادق جوکار، سرپرست مؤسسه مطالعات بینالمللی انرژی با اشاره به راهکارهای تامین مالی پروژههای بهینهسازی مصرف سوخت گفت: الگوی Loan for Oil برای بازپرداخت وام با نفت در آینده یکی از الگوهای فروش نفت و جذب سرمایه است. اگر برای پروژهای چه نفتی و غیرنفتی، تامین مالی را در یک قالب راهبردی تأمین کردید و قرار شد که بازپرداخت آن نفت خام – البته به قیمت روز- در آینده باشد، اگر تحریمها هم در آینده Snapback شد، تحریم به مساله مورد دغدغه کشور وامدهنده تبدیل میشود.
وی اظهار داشت: این کشور قطعا از تحریم خرید نفت ایران تبعیت نمیکند زیرا خرید بخشی از نفت ایران بازپرداخت وامی است که قبلاً به ایران داده است. این همان نکتهای است که بنده میگویم؛ بازارسازی یعنی ایمنسازی خرید نفت ایران در آینده از سوی خریداران.
در مجموع اجرای الگوی Loan for Oil میتواند به تامین مالی طرحهای بهینهسازی مصرف سوخت و توسعه بازارهای صادراتی نفت ایران کمک کند. با توجه به تعریف شرکت بهینهسازی مصرف سوخت ذیل شرکت ملی نفت، اجرای این سیاست، در دسترسترین شیوه پیشبرد ابرپروژههای بهینهسازی به نظر میرسد.
انتهای پیام/.