مذاکره یا معامله:نرمش یا نیرنگ/بازگشت شبح توافق یا شروع فصل تقابل/لبخند دیپلماتیک در زمین ترک خورده زیر آفتاب بی رحم
در شرایطی که خاورمیانه از تنشهای امنیتی، اقتصادی و دیپلماتیک رنج میبرد، دور تازهای از گفتوگوهای ایران و آمریکا در حال برگزاری است. در حالی که مسقط و رم میزبان این مذاکرات هستند، بسیاری از ناظران نسبت به نتیجه آن تردید دارند. آیا این گفتوگوها نقطه عزیمت بهسوی توافقی پایدار است یا صرفاً تکرار تجربهای مبهم در دل بحرانهاست؟
به گزارش اختصاصی نفت آرا،خاورمیانه، همچون زمینی ترکخورده زیر آفتاب بیرحم بلاتکلیفی، هر روز بیش از پیش در کشاکش تضاد منافع و زخمهای کهنه دستوپا میزند. حالا بار دیگر، قطبنماهای دیپلماتیک بهسوی تهران و واشنگتن چرخیدهاند؛ آن هم در حالی که نه افق روشن است و نه مسیر مشخص.
هفته گذشته، مسقط – پایتخت آرام و محتاط عمان – میزبان نخستین دور از گفتوگوهای محرمانه میان نمایندگان ایران و ایالات متحده بود. گفتوگوهایی که نه تصویر شفافی از محتوای آن در دست است و نه نشانی دقیق از مقصد آن. در میانه سکوت خبری، تنها سایههایی از تعارفهای دیپلماتیک و شایعات هدفمند باقی مانده است. اکنون، رم در آستانه میزبانی دور دوم این مذاکرات قرار گرفته؛ بیآنکه روشن باشد این مسیر به مقصدی سازنده ختم خواهد شد یا به بنبستی دیگر خواهد رسید.
تهران، با احتیاط و تردید به مواضع تازه واشنگتن مینگرد. نرمش در واژگان، تنها زمانی معنا مییابد که با اقدامات عملی همراه باشد؛ نه آنگاه که پشت لبخندهای دیپلماتیک، ارادهای برای حفظ فشار و تحریم پنهان شده باشد. تجربههای گذشته، ایران را نسبت به توافقهای بدون ضمانت بدبین کرده و اکنون، افکار عمومی نیز در انتظار مشاهده عینی تغییرات است.
در سوی مقابل، ایالات متحده – که همچنان از موضع قدرت و کنترل سخن میگوید – گویی در حال بازی با دو چهره است: چهرهای لبخند به لب برای مذاکره و چهرهای عبوس برای میدان سیاستورزی و عملیات رسانهای. اروپا هم، در حاشیه این تعامل، همچنان در نقش تفسیرگر باقی مانده و تصویر ایران را آنگونه که به نفع خود میبیند بازسازی میکند.
اما پرسشهای اصلی همچنان پابرجاست: آیا در رم، چارچوبی مشخص برای ادامه مسیر تعیین خواهد شد؟ یا باز هم با کلیگویی و بیسرانجامی، فرصتها در گرداب تردید گم خواهد شد؟ آیا مدل “همهچیز در برابر همهچیز” مورد توافق قرار میگیرد یا مذاکرات به شیوه گام به گام ادامه خواهد یافت؟
آنچه مسلم است، تهران باید در تحلیل رویکردها، هوشمندانه عمل کند و اجازه ندهد ملاحظات تاکتیکی واشنگتن به تعیینکننده فضای داخلی بدل شود. نرمش کلامی اگرچه برای آغاز مفید است، اما تنها زمانی معنا پیدا میکند که در عمل نیز نشانی از تغییر دیده شود. هنوز هیچ امتیاز رسمی و قابل ملاحظهای به ایران پیشنهاد نشده و هنوز، صدای مخالفان گفتوگو – از تندروهای داخلی گرفته تا بازهای کاخ سفید – بلند است.
در این میان، شاید امید به دیپلماسی در این نکته نهفته باشد که همچنان در ساختار حاکمیتی ایالات متحده کسانی هستند که خواهان بازگشت به منطق گفتوگو هستند، نه تعمیق تقابل. رم، در روزهای آینده نشان خواهد داد که مسیر پیشرو به سوی تفاهم میرود یا تنها بازی واژهها در حاشیه بحرانهاست.
اکنون که آسمان خاورمیانه گرفته و ترس در دلها افتاده، بیش از همیشه به تحلیلهای واقعگرایانه و تصمیمگیریهای دور از احساسات لحظهای نیاز است. راه صلح، هرچند دشوار، هنوز بسته نیست؛ اگر واقعیت را ببینیم و در زمین محکم، نه بر یخهای لغزنده، گام برداریم.