به گزارش اختصاصی نفت آرا،صنعت نفت ایران، قلب تپندهی اقتصاد کشور، سالهاست بر دوش هزاران نیروی پیمانکاری میچرخد؛ کارگرانی که در دمای ۵۰ درجه جنوب، در پالایشگاهها، سکوها و خطوط لوله مشغول به کارند، اما حقوقشان، مزایایشان، و حتی «امنیت شغلیشان» با همکاران رسمیشان زمین تا آسمان فرق دارد.
آنان ستونهای پنهان نگهداشتهشدهی یک سازهی عظیماند؛ دیده نمیشوند، شنیده نمیشوند و اغلب فراموش میشوند.
ساختار نامتوازن استخدام در صنعت نفت
طبق آمار غیررسمی، بیش از ۶۰ درصد نیروی انسانی در صنعت نفت و گاز ایران، پیمانکاری هستند. این نسبت در پروژههای پارس جنوبی یا خارک حتی بالاتر هم میرود.
کارفرمای اصلی (مثل شرکت ملی نفت یا پالایشگاهها) بهجای استخدام مستقیم، اجرای پروژهها را به شرکتهای پیمانکاری میسپارد. این شرکتها، نیرو جذب میکنند؛ بدون امنیت شغلی، بدون شفافیت، و اغلب با قراردادهای سفید امضا یا شفاهی.
تبعیض آشکار در امکانات و حقوق
حقوق یک نیروی پیمانکار در شرایطی کاملاً مشابه، ممکن است ۳۰ تا ۵۰ درصد پایینتر از یک نیروی رسمی باشد.درحالیکه هر دو در یک واحد مشغول به کارند، نیروی رسمی از مزایای کامل بیمه، اضافهکاری، مرخصی تشویقی، و تسهیلات رفاهی برخوردار است؛ درحالیکه کارگر پیمانکار حتی برای چند روز مرخصی باید التماس کند.
مثال میدانی: در یکی از پالایشگاههای جنوب، محل خواب کارکنان رسمی بهصورت سوئیتهای چند نفره با کولر اسپلیت است، اما کارگران پیمانکار در کانکسهایی بدون تهویه مناسب اسکان دارند.
قراردادهایی با تاریخ انقضا و بیتعهدی کارفرما
بیشتر قراردادهای پیمانکاران ۳ ماهه یا ۶ ماهه است. حتی در پروژههایی که سالها ادامه دارند، هیچ ضمانتی برای تمدید وجود ندارد. همین باعث شده کارگران همیشه در ترس از اخراج یا عدم تمدید قرارداد به سر ببرند.
در اغلب موارد، بیمه هم با تأخیر و ناقص رد میشود. به گفتهی یکی از کارگران پتروشیمی، “۳ ماه کار کردیم، تازه یک ماه برامون بیمه رد شده!”
وقتی اعتراض، جرم میشود
طی سالهای گذشته، اعتراضات متعددی از سوی کارگران پیمانکار صنعت نفت صورت گرفته؛ از تجمع در مقابل پالایشگاهها تا ارسال نامه به نمایندگان مجلس.
اما برخوردها غالباً امنیتی و سرکوبگرانه بوده.در برخی موارد، کارگران معترض حتی از لیست پیمانکار حذف شدهاند.در نبود یک نهاد صنفی مستقل و حمایتگر، کارگران صدایشان به جایی نمیرسد.
نقش پیمانکاران و بیتفاوتی دولت
شرکتهای پیمانکاری، اغلب بدون نظارت دقیق از سوی کارفرمای اصلی فعالیت میکنند. برایشان مهم نیست که حق کارگر رعایت شود یا نه؛ فقط هزینهها را پایین نگه میدارند تا سود بیشتری کسب کنند.
وزارت نفت، در عمل، چشم بر این وضعیت بسته و تاکنون هیچ برنامهی جدی برای حذف واسطهها و جذب مستقیم نیروها ارائه نداده.
جمعبندی: نفت برای چه کسی؟
پرسش اساسی اینجاست: اگر قرار است نفت “سر سفره مردم” بیاید، چرا هنوز نان بسیاری از کارگرانش در استثمار مدرن گیر کرده؟تغییر این وضعیت نیاز به ارادهی سیاسی، اصلاح ساختار استخدامی و شفافسازی عملکرد پیمانکاران دارد.وگرنه، صنعت نفت ایران همچنان بر دوش خستهی کارگرانی خواهد چرخید که دیده نمیشوند، اما قلب این صنعتاند.