در آستانه صلح:46 سال دشمنی،یک فرصت برای صلح/دستی که می تواند از میان خاکسترها برخیزد
پس از چهار دهه خصومت و بیاعتمادی، اکنون جهان نظارهگر فرصتی تاریخی است؛ فرصتی که میتواند به منازعه دیرینه میان ایران و ایالات متحده پایان دهد یا آن را برای سالهای بیشتری مزمنتر کند. در شرایطی که قدرتهای منطقهای و جهانی بیش از هر زمان دیگری بر لزوم مدیریت این بحران همنظر شدهاند، کوچکترین غفلت یا کارشکنی، بهای سنگینی خواهد داشت؛ بهایی که نه فقط تهران و واشنگتن، بلکه ثبات خاورمیانه و حتی اقتصاد جهانی را تحت تأثیر قرار میدهد.
اختصاصی نفت آرا،اکنون بیش از هر زمان دیگری زمینه برای مدیریت یا حتی پایان دادن به منازعه دیرینه میان ایران و ایالات متحده فراهم شده است. اگرچه هر دو کشور هنوز با بیاعتمادی عمیقی روبهرو هستند، اما شرایط بینالمللی و منطقهای، و همچنین واقعبینی بیشتر در نگاه هر دو طرف، فضای مساعدتری نسبت به دورههای پیشین به وجود آورده است.
ایالات متحده به این نتیجه رسیده که سیاست فشار حداکثری و اقدامات قهری، هرچند هزینههایی برای ایران ایجاد کرده، اما نتوانسته پایههای جمهوری اسلامی را تضعیف کند یا رفتار منطقهای آن را به شکل مطلوب آمریکا تغییر دهد. در مقابل، ایران نیز دریافته که درگیری دائمی با واشنگتن، نه تنها دستاوردی به همراه نداشته، بلکه هزینههای اقتصادی و سیاسی هنگفتی بر کشور تحمیل کرده است.
نکته کلیدی در این مقطع، تغییر نگرش بازیگران منطقهای و بینالمللی است. برخلاف دوران مذاکرات برجام در سالهای ۲۰۱۵–۲۰۱۴، که برخی کشورهای منطقه از شکست مذاکرات استقبال میکردند، امروز اجماع منطقهای برای موفقیت دیپلماسی شکل گرفته است. امارات و عربستان که در گذشته مواضعی تند علیه ایران داشتند، امروز به دنبال تنشزدایی و همکاری اقتصادی هستند. این تغییر رویکرد، فشار بر واشنگتن برای دستیابی به توافق را افزایش داده و در عین حال فضا را برای تهران بازتر کرده است.
در سطح بینالمللی نیز توازن به نفع مذاکرات تغییر یافته است. روسیه که در دورههای قبل میتوانست نقش بازی خرابکن ایفا کند، به دلیل جنگ در اوکراین و نیاز به اجتناب از جبههبندیهای جدید، در موقعیتی نیست که مانع جدی ایجاد کند. چین، با توجه به منافعش در ثبات خلیج فارس به عنوان شریان حیاتی انرژی و تجارت جهانی، به شدت از دیپلماسی حمایت میکند. اتحادیه اروپا هم اگرچه نسبت به برخی سیاستهای ایران ناخشنود است، اما قطعاً به دنبال تشدید تنشها نیست.
با این حال، چالشهای مهمی پیش روی مذاکرات باقی است. مخالفان توافق در هر دو کشور، چه در واشنگتن و چه در تهران، همچنان فعالند. رژیم اسرائیل به شدت نگران نزدیکی ایران و آمریکاست و تلاشهای خود برای کارشکنی را تشدید خواهد کرد. در داخل آمریکا، لابیهای ضدایرانی، و در داخل ایران، برخی ذینفعان تحریم، همچنان میتوانند مانع تراشی کنند.
بنابراین، حفاظت از فرآیند مذاکره به همان اندازه محتوا اهمیت دارد. نیاز است که دیپلماسی با دقت هدایت شود و از شتابزدگی یا افتادن در دام تحریکات جلوگیری گردد. مذاکراتی که بخواهد به ۴۶ سال خصومت جهت تازهای بدهد، قطعاً نیازمند صبر، هوشمندی و مراقبت بیوقفه است.
فرصتی که امروز وجود دارد، حاصل همراستایی منافع منطقهای و بینالمللی است؛ فرصتی که اگر از دست برود، ممکن است برای سالها تکرار نشود. در این برهه، اراده سیاسی و واقعبینی دو عنصری هستند که میتوانند سرنوشت یک بحران تاریخی را تغییر دهند.