علی مفتح در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: باید با استفاده از ظرفیت های کشورمان، به خصوص ظرفیت های فرهنگی و اقتصادی و به دور از اقدامات هیجانی برای افزایش همکاری با جمهوری آذربایجان، ترکیه، کشورهای آسیای میانه و همسایگان تلاش سوء تفاهمات را مرتفع و به حساسیت های یکدیگر احترام بگذاریم تا هم از منافع ملی مان دفاع و هم منطقه را به سوی ثبات هدایت کنیم.
نفت آرا:اگرچه صحبت از دالان زنگزور هرازچندگاهی ساکت و پس از مدتی دوباره شعله ور می شود، باید توجه داشت که این دالان بخشی از تصویر بزرگ تری است که می تواند تبعات عمیقی برای کشورمان داشته باشد. البته، این به معنای افزایش تنش ها با کشورهای درگیر در این دالان نیست. برعکس! باید با استفاده از ظرفیت های کشورمان، به خصوص ظرفیت های فرهنگی و اقتصادی و به دور از اقدامات هیجانی برای افزایش همکاری با جمهوری آذربایجان، ترکیه، کشورهای آسیای میانه و همسایگان تلاش سوء تفاهمات را مرتفع و به حساسیت های یکدیگر احترام بگذاریم تا هم از منافع ملی مان دفاع و هم منطقه را به سوی ثبات هدایت کنیم.
تلاش برای نفوذ تا عمق ایران، چین و روسیه
ترکیه در سالهای اخیر بهطور فعال در تلاش بوده تا خود را بهعنوان جایگزینی برای روسیه و چین (و ایران) در آسیای میانه معرفی کند. با کاهش نفوذ روسیه و تحولات ژئوپلیتیکی ناشی از جنگ اوکراین، آنکارا فرصتهایی را برای تقویت حضور خود در این منطقه به دست آورده است. با استفاده از فناوریهای پیشرفته نظامی، از جمله پهپادهایی که تا حدودی در جنگ اوکراین موفق عمل کردهاند، ترکیه توانسته تا روابط خود را با کشورهای آسیای مرکزی گسترش دهد. برای مثال، قرقیزستان بهدلیل عدم اعتماد به روسیه در تأمین سامانه های دفاعی، برای به دست آوردن این تجهیزات به آنکارا روی آورده است. استفاده از وزارت امور دینی (دیانت) برای افزایش نفوذ، ساخت مساجد، ارائه آموزشهای مذهبی و کمک هزینه های تحصیلی در آسیای مرکزی بهویژه در کشورهای ترکزبان، همه بخشی از تلاش های آنکارا برای تثبیت رهبری فرهنگی، سیاسی و اقتصادی خود هستند.
در این راستا، استفاده از ابزارهای متنوع برای افزایش نفوذ در آسیای مرکزی همچون ایجاد بلوک جمهوریهای ترکزبان که به صورت مشترک عمل کنند و روابط تجاری و سرمایهگذاری را تقویت کنند نیز بخشی دیگر از این دست تلاش ها هستند که به ترکیه فرصت عرض اندام و رقابت با روسیه، چین و ایران را می دهد.
علاوه بر این، آنکارا در سالهای اخیر نقش فعالی در حل بحرانهای منطقهای ایفا کرده است. به عنوان نمونه، هاکان فیدان، وزیر امور خارجه ترکیه، در مذاکرات مرزی میان قرقیزستان و تاجیکستان مشارکت داشته و توانسته از وقوع جنگ جلوگیری کند. این دستاوردهای دیپلماتیک باعث شده تا این کشور بهعنوان یک میانجی مؤثر در تقویت ثبات آسیای مرکزی شناخته شود. در همین رابطه، رجب طیب اردوغان، رئیس جمهوری ترکیه نیز با اشاره به تغییرات ژئوپلیتیکی ناشی از جنگ اوکراین، بر به روز رسانی نظامی و افزایش قدرت منطقهای کشورش در مناطق گوناگون تأکید کرده است.
در این بین، البته نباید فراموش کرد که جمهوری آذربایجان نقشی کلیدی در کمک به ترکیه برای گسترش نفوذ منطقهای خود ایفا میکند. تاجیکستان یکی از مواردی است که بهطور مشخص حضور آذربایجان در رابطه با آن بخشی از تلاش طولانیمدت ترکیه برای تضعیف اقتدار ایران در آسیای مرکزی به شمار می رود (باید توجه داشت که آغاز به کار شبکه فارسی زبان ترکیه هم به احتمال زیاد افغانستان و تاجیکستان را آرام آرام در بر خواهد گرفت). نفوذ مستقیم آنکارا بر دوشنبه می تواند توسط تهران بهعنوان یک عمل خصمانه از سوی آنکارا تلقی شود. برای جلوگیری از هر گونه مخالفت احتمالی، دولت ترکیه بستری را در جمهوری آذربایجان ایجاد کرده تا بدین ترتیب نفوذ خود را افزایش و نفوذ ایران را کاهش دهد. آنکارا در حال برنامه ریزی است تا از راه باکو دوشنبه را از تهران دور کند و در بلندمدت، پیوندهای نزدیک میان ایرانیان و تاجیک ها و در ابعاد گسترده تر پیوندهای نزدیک میان ایران و کشورهای آسیای مرکزی را از بین ببرد.
سفرهای اخیر مقامات ایرانی به آسیای مرکزی را باید در راستای تلاش های کشورمان برای افزایش نفوذ خود در این منطقه تفسیر کرد. در صورتی که بتوان فعالیت های اقتصادی و فرهنگی را افزایش داد، می توان امید داشت که با همکاری با چین و روسیه، نقش تاریخی و اصیل ایران در این منطقه دوباره احیا و روابط تقویت شود. نباید فراموش کرد که نفوذ دینی – مذهبی ایران در جهت غربی کشورمان پرقدرت است اما شاید ابزارهای فرهنگی بتواند بستر مناسب تری برای افزایش همکاری ها با کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز برای کشورمان ایجاد کند. حتی کسانی که چندان طرفدار استفاده از ظرفیت های فرهنگی در سیاست خارجی نیستند نباید از این نکته غافل شوند که دین هم در خلع رشد نمی کند و همیشه نیاز به متن و بستری مناسب برای رشد دارد. مثال اندونزی به عنوان پرجمعیت ترین کشور مسلمان به خوبی نشان می دهد که ابزار اقتصادی چگونه توانست تا دامنه اسلام را تا آسیای شرقی گسترش دهد! فرهنگ ایرانی بهعلاوه اقتصاد پویا می تواند نقشی مشابه در آسیای مرکزی برای کشورمان ایفا کند.
علاوه بر افزایش نفوذ در آسیای مرکزی، ایران در دریای کاسپین هم باید برای کاهش نفوذ ترکیه و نزدیک کردن جمهوری آذربایجان و کشورهای آسیا میانه، بدون هل دادن آن ها به سمت دیگران با حرکت های هیجانی، به خود تلاش کند. اگرچه کنوانسیون ۲۰۱۸ استقرار نیروهای مسلح خارج از کشورهای ساحلی کاسپین را در این دریا ممنوع کرده است، اما باکو و آستانه از خود آمادگی نشان داده اند تا به دور زدن محدودیتهای اعمالشده توسط روسیه و ایران در مورد استقرار نیروی دریایی خارجی در دریای کاسپین کمک کنند. چگونه؟ از راه استقرار نیروهای دریایی ترکیه زیر پرچم جمهوری آذربایجان و قزاقستان! این هم به ترکیه برای کنترل ثروت نفت و گاز دریای کاسپین و در عین حال حمایت از همپیمانان، قطع نفوذ ایران در امتداد مرزهای شمالی و نوعی محاصره حائز کمک خواهد کرد. هوشیاری کشورمان و همکاری نزدیک با روسیه که کانال وُلگا-دُن، یعنی تنها راه آبی از دریای سیاه به دریای کاسپین را کنترل می کند می تواند از این نقطه ضعف جلوگیری کند.
علاوه بر این، تلاش ترکیه برای رسیدن به آسیای مرکزی تنها تهدیدی برای منافع ایران نیست. ترکیه قصد دارد نفوذ خود را در داخل مرزهای فعلی روسیه هم گسترش دهد. ترکیه مردمان جمهوریهای قفقاز، ولگا میانه، کالمیکیا، بخشهایی از اورال و سیبری را بهعنوان بخشی از حوزه نفوذ خود میدانند. در واقع، صحبت آنکارا از «دنیای ترکی» را نباید تنها در امتداد مسیر جمهوری آذربایجان – کاسپین – آسیای میانه دید. گستره این طرح نه تنها به عمق ایران بلکه به عمق روسیه و چین (با نفوذ بر اویغورها در مورد چین) هم می تواند برسد. برای روسیه، این موضوع به خصوص خطراتی خواهد داشت که با چالش جمعیتی در داخل و به ویژه در مرکز و شرق خود دست و پنجه نرم می کند. در همین زمینه هم به نظر می رسد ایران می تواند با روسیه و چین همکاری کند و به خصوص به تفهیم مسکو در رابطه با خطر راهبردی بلند مدت و به تبیین این موضوع بپردازد.
عرضه طرح حرکت کالا از شمال و از راه دالان زنگزور در اصل یک حرکت فریب توسط آنکارا و باکو برای منحرف کردن توجه مسکو و در نتیجه پرتاب قدرت ترکیه به آسیا میانه و داخل سرزمین های روسیه است. یکی از دلایلی که روسیه تا حدودی از دالان زنگزور حمایت می کند این پیش زمینه است که با باز شدن چنین گذرگاهی، روسیه می تواند کالاهای خود را با استفاده از آن به سوی جنوب روانه کند. این در حالی است که به نظر می رسد مسکو از تصویر بزرگ تر و تبعات طولانی مدت غافل شده است.
حرکت به سمت پاکستان
همچنین، باید گفت که جهت دیگر دالان زنگزور، جدا از رسیدن به آسیای مرکزی و افزایش نفوذ در ایران، چین و روسیه، حرکت به سمت جنوب، یعنی پاکستان، از طریق دور زدن ایران است. در زمینه پاکستان هم نباید نقش باکو را هم به عنوان بازیگر پوششی و هم به عنوان دروازه ای برای افزایش حرکت ترکیه فراموش کرد.
در ماه جولای سال ۲۰۲۴ میلادی، الهام علیاف در سفری به اسلامآباد و در نشست سهجانبه آذربایجان، پاکستان و ترکیه، بر گسترش همکاریهای سیاسی، اقتصادی و نظامی میان این سه کشور تأکید کرد.
در این دیدارها، مسئله گسترش همکاریهای تجاری و ترانزیتی و همچنین تولید مشترک تسلیحات بهویژه در زمینههای دفاعی مورد بحث قرار گرفت. در همین راستا، دو کشور توافقاتی را برای تسهیل تجارت و سرمایهگذاری و استفاده از مسیرهای ترانزیتی از طریق جمهوری آذربایجان بهمنظور تقویت روابط اقتصادی امضا کردند. یکی از این اقدامات، توافقات جدید در زمینه انرژی است که بهویژه مربوط به تحویل گاز طبیعی مایع از جمهوری آذربایجان به پاکستان بود. همچنین، در دیدار علیاف از اسلامآباد، دو کشور توافق کردند که یک بسته مشترک سرمایهگذاری به ارزش ۲ میلیارد دلار برای تأمین مالی پروژههای تجاری مشترک راهاندازی کنند.
در کنار این مسائل اقتصادی، همکاریهای نظامی نیز بخش مهمی از همکاریهای سهجانبه را تشکیل میدهند. در این نشستها، کشورهای سهجانبه بر اهمیت برگزاری تمرینات نظامی مشترک و تقویت قابلیتهای دفاعی تأکید کردند و همچنین، امکان تولید تسلیحات مشترک را مورد بحث قرار دادند.
اما درباره روابط دوجانبه میان ترکیه و پاکستان باید گفت که دو کشور از زمان به قدرت رسیدن رجب طیب اردوغان در سال ۲۰۰۲ میلادی روابط دوجانبه خود را تقویت کردهاند. آقای اردوغان با تأکید بر نقش ترکیه در جهان اسلام، به تقویت همکاریهای اقتصادی و نظامی با پاکستان پرداخته است. از جمله این همکاریها میتوان به حمایت پاکستان از عملیاتهای نظامی ترکیه علیه گروههای کرد، آموزشهای نظامی مشترک و تولید کشتیهای جنگی اشاره کرد. علاوه بر این، در حوادث طبیعی مانند سیلابهای پاکستان در سال ۲۰۲۲ و زلزلههای ترکیه در سال ۲۰۲۳ میلادی، دو کشور بهطور مؤثر از یکدیگر حمایت کردهاند. روابط فرهنگی نیز با پخش سریالهای ترکیه ای در پاکستان و تقویت تعاملات اجتماعی میان دو ملت تقویت شده که این امر افزایش نفوذ فرهنگی ترکیه در پاکستان را باعث شده است.
رسیدن به پاکستان و تکمیل محاصره ایران نیز همکاری با ترکمنستان و افغانستان را می طلبد. در ماه مه سال ۲۰۲۳ میلادی، رئیسجمهوری ترکمنستان، سردار بردیمحمداف، در کنفرانس منطقهای در عشقآباد بر اهمیت بالای دالان ترانزیتی لاپیس لازولی تأکید کرد. این کریدور، که در حال توسعه است و شامل مسیرهای حملونقل زمینی و اتصالهای دریایی از طریق دریای کاسپین به جمهوری آذربایجان است، از افغانستان شروع میشود و پس از عبور از ترکمنستان و جمهوری آذربایجان، کالاها به گرجستان، ترکیه و احتمالاً اروپا منتقل میشوند. هدف اصلی این طرح توسعه صادرات، گسترش فرصتهای اقتصادی و بهبود زیرساختهای حملونقل برای کشورهای درگیر است. این طرح با سرمایهگذاری اولیه ۲ میلیارد دلار از سال ۲۰۱۸ آغاز شده و بر أساس برخی پیش بینی ها قرار است ۸۰ درصد از کالاهایی که از آسیای جنوبی به اروپا منتقل میشوند را جابهجا کند.
دالان لاپیس لازولی همچنین به عنوان یک مسیر ترانزیتی مهم برای کشورهای آسیای مرکزی و جنوب آسیا، به ویژه افغانستان، در نظر گرفته میشود. این طرح علاوه بر ایجاد فرصتهای اقتصادی، به بهبود روابط منطقهای و تقویت همکاریها در حوزه حملونقل کمک میکند. کشورهای مشارکتکننده، از جمله ترکمنستان، جمهوری آذربایجان و افغانستان، با توجه به شرایط جدید سیاسی و اقتصادی در افغانستان پس از تسلط طالبان، همکاریهای خود را در زمینههای زیرساختی و کنترلی تقویت کردهاند. این مسیر ترانزیتی به طور ویژه بهعنوان یک گزینه جایگزین برای مسیرهای موجود، از جمله کریدور میانه، با توجه به تحریمها علیه روسیه و جنگ در اوکراین اهمیت بیشتری پیدا کرده است. همچنین، با گسترش این کریدور به پاکستان و هند، فرصتهای اقتصادی و امنیتی جدیدی برای کشورهای درگیر فراهم خواهد شد.
علاوه بر این، در سپتامبر سال ۲۰۲۴ میلادی، بخشی از پروژه خط لوله گاز ترکمنستان – أفغانستان – پاکستان – هند (TAPI) در مرز ترکمنستان و افغانستان افتتاح شد. این خط لوله به دنبال تغییر شکل دادن به چشمانداز انرژی در آسیای مرکزی و جنوبی است، اگرچه باید اشاره کرد که با چالشهای زیادی روبهروست. دلیل اصلی تأخیر در این طرح، بیثباتی سیاسی در منطقه، وضعیت جنگی در افغانستان و تنشهای فزاینده بین کابل و اسلامآباد به دلیل فعالیتهای تروریستی در مرز مشترک این دو کشور است. درحالی که عشق آباد به پیشبرد آن ادامه میدهد، اما رقابتهای میاندولتی و وضعیت امنیتی در افغانستان آینده نامشخصی برای این خط لوله به همراه دارد.
با توجه به ضعف روسیه در اثر جنگ اوکراین و تغییرات اخیر در قفقاز، باید آماده هرگونه احتمال در رابطه با زنگزور بود. این تحولات نه تنها برای ارمنستان و روسیه بلکه برای کشورهای دیگر نظیر ایران، گرجستان و حتی چین و اتحادیه اروپا اهمیت دارد، زیرا هرگونه تغییر در وضعیت این دالان میتواند تأثیرات بزرگی بر سیاستهای منطقهای و جهانی داشته باشد. از سوی دیگر، روسیه به دنبال باز کردن این مسیرها برای تقویت تجارت شمال – جنوب با ایران و تقویت نفوذ خود در جمهوری آذربایجان است که به باکو برای دور زدن تحریم ها و راه به خارج نیاز دارد. همچنین، ترکیه و کشورهای غربی نیز به دنبال گسترش تجارت شرقی – غربی و کاهش وابستگی به ایران هستند. باید در نظر داشت که دالان زنگزور برای ترکیه می تواند بسیار مهم باشد. علاوه بر ارتباط با روسیه، از این راه آنکارا خواهد توانست تا به آسیای میانه و از آنجا به چین متصل شود که باعث تقویت مسیری موازی با راهکار کمربند و جاده ای می شود که از کشورمان می گذرد. همچنین، با باز شدن این مسیر ترکیه به دنبال تقویت هرچه بیش تر روابط با پاکستان از راه تقویت دالان لاپیس لازولی افغانستان خواهد بود تا بدین ترتیب بتواند ایران را دور زده و عملا آن را تحت محاصره نفوذ خود قرار دهد.
عراق – قسمت دیگر تصویر
اما بخش دیگر این حرکت در غرب کشورمان اتفاق می افتد. ترکیه به طور جدی در تلاش است تا از راه عراق به خلیج فارس متصل شود. در سالهای اخیر، عراق و ترکیه به دنبال بازنگری و تحکیم روابط خود در مواجهه با تغییرات ژئوپلیتیکی در منطقه هستند. این دو کشور با وجود چالشهای تاریخی و سیاسی، بهویژه در زمینه مسائل مربوط به کردها و امنیت مرزی، در تلاش هستند تا روابط خود را در حوزههای اقتصادی، امنیتی و انرژی تقویت کنند. این تقویت روابط میتواند به نفع هر دو کشور باشد، بهویژه در شرایطی که هر دو آن ها با تهدیدات امنیتی و اقتصادی از سوی بازیگران منطقهای و جهانی روبهرو هستند. حتی نباید احتمال همکاری میان آنکارا و واشنگتن برای مقابله با نفوذ ایران را رد کرد.
یکی از نکات برجسته در این رابطه، همکاریهای اقتصادی و تجاری است که میان بغداد و آنکارا در حال گسترش است. ترکیه بهعنوان یکی از بزرگترین شرکای تجاری عراق و یک شریک کلیدی در طرح های زیرساختی این کشور، بهویژه در زمینه حمل و نقل و انرژی، در حال ایفای نقشی حیاتی است. در عین حال، عراق به عنوان یک کشور با منابع نفتی عظیم، اهمیت راهبردی زیادی برای ترکیه دارد، زیرا این کشور میتواند از منابع انرژی برای تقویت اقتصاد خود بهرهبرداری کند.
علاوه بر این، مسائل آب و منابع آبی به یکی دیگر از حوزههای حساس در روابط دو کشور تبدیل شده است. ترکیه با کنترل منابع آبی در شمال عراق، به ویژه در رودخانههای دجله و فرات، نقش کلیدی در تامین منابع آب ایفا میکند. این موضوع، بهویژه در سالهای اخیر که کمبود آب به یک مشکل جدی برای عراق تبدیل شده، افزایش تعاملات دو کشور در زمینه مدیریت منابع آبی را موجب شده است.
بزرگترین پروژه زیربنایی تاریخ عراق، بندر بزرگ فاو در خلیج فارس که به منظور حل چالشهای حمل و نقل و تجاری طراحی شده است را هم باید در داخل این تصویر نگاه کرد. جاده توسعه، این بندر را به مرز ترکیه متصل میکند و سپس به اروپا می رسد که همچنین باعث کنار رفتن طرح دالان اقتصادی هند – خاورمیانه – اروپا (IMEC) خواهد شد که قصد داشت تا عادی سازی میان عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی را تقویت بخشد. هدف طرح جاده توسعه ایجاد یک دالان جادهای و ریلی پیوسته بین بصره و لندن است که پیشبینی میشود مرحله اول آن تا سال ۲۰۲۸ به اتمام برسد. اگرچه هزینه پروژه ۱۷ میلیارد دلار اعلام شده، اما به احتمال زیاد بیش از ۲۴ میلیارد دلار خواهد بود. سرمایه گذاری اخیر لندن در عراق به مبلغ ۱۵ میلیارد دلار و همچنین احتمال افزایش هرچه بیش تر نفوذ بریتانیا در غرب آسیا برای کمک به ایالات متحده را هم باید در این تصویر تفسیر کرد.
جاده توسعه با مزایای چشمگیر خود از نظر سرعت و ظرفیت حمل و نقل همچنین می تواند دیگر رقبای ترکیه در دالان هند – خاورمیانه – اروپا را می تواند به کنار بزند. این مسیر حتی نسبت به کانال سوئز هم می تواند ۱۰ روز به سرعت انتقال کالا کمک کند. همچنین، از آنجا که عراق تنها کشور خارج از اتحادیه گمرکی اروپا در این مسیر است، مزایای اداری و کاهش هزینهها از دیگر ویژگیهای این پروژه است. در این راستا، ترکیه و عراق به شدت به یکدیگر وابسته شدهاند و عراق به منظور حمایت از نگرانیهای امنیتی ترکیه، از جمله اعلام گروه پ ک ک به عنوان سازمان تروریستی، اقداماتی را انجام داده است. این طرح همچنین انگیزهای برای حل اختلافات نفتی میان بغداد و اربیل فراهم میآورد.
به دور از رفتارهای هیجانی، باید به دقت تصویر بزرگ تر در پشت تحرکات ژئوپلیتیکی را زیر نظر داشت. طرح ریزی و ارائه الگوهای جایگزین می تواند به افزایش نقش و نفوذ کشورمان در آسیای مرکزی، قفقاز و عراق کمک کند. در این زمینه، به نظر می رسد باید به دنبال طرح های جامع و ایجاد الگوهای همکاری، به جای طرح های پراکنده و نقطه ای، بود که بتواند در بلند مدت از منافع ایران دفاع کند. همچنین، مطالعه فرصت های جدید و البته فراهم سازی بستر همکاری، حتی با رقبا، می تواند از تبدیل رقابت به دشمنی جلوگیری کند و شرایط برد – برد با هدف تامین ثبات را فراهم آورد.