اصرار برخی کارشناسان و سیاسیون تندروی ایران به واکنش فوری و شدید ایران به اسرائیل
اصرار برخی کارشناسان و سیاسیون تندروی ایران به واکنش فوری و شدید ایران به اسرائیل با عنوان پاسخ ترور شهید اسماعیل هنیه در تهران، بدون توجه به پیامدها و اثربخشی این پاسخ فوری که البته کارایی چندانی در بازسازی پرستیژ بین المللی ایران نخواهد داشت، با کنش عملگرایانه و دوراندیشی سیاستگذاران ارشد و رهبری انقلاب همراه شده، ایران از پاسخ پرهزینه اما بیهوده اجتناب کرده است.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی نفت آرا،دکتر اسلام ذوالقدر پور نوشت:سیاستگذاری عمومی دارای دو محور است، سیاستهای راهبردی و تاکتیکها. هر یک از این دو محور دارای تعریف و تفسیر خاصی هستند که دارای مؤلفههای زمانی، مکانی و ... هستند. سیاستهای راهبردی دارای بازه زمانی طولانی، ثبات نسبی، ذینفعان و جامعه هدف فراگیر و ... هستند که با سیاست تاکتیکی دارای شاخص: دوره زمانی کوتاه، راهکار موقت، راه حل مصلحتی، اقتضای زمانی و مکانی و ... تفاوت دارند.
در سیاستگذاری خارجی در عصر کنونی، بسیاری از بازیگران دارای یک یا چند سیاست راهبردی مشخص و انگشتشمار هستند اما با طیفی از تاکتیکهای سیاستگذاری سروکار دارند که به اقتضای زمان و مکان از آن بهره برده، منافع ملی و راهبردی خویش را برآورده میسازند.
مؤلفههای سیاست تاکتیکی؛ فوریت، موقت و مصلحتی بودن آنهاست که میتواند بهانه یا عامل مشروعیتساز سیاستها باشند. تاکتیکی بودن یک سیاست بیشتر برای توجیه یا دستکاری افکار عمومی برای اجرای یک برنامه خاص با پیامدهای نامشخص و گاه خسارتبار است. مهمترین مؤلفه سیاست تاکتیکی را میتوان همان مشروعیتبخشی به یک سیاست دانست.
سیاستگذاری خارجی در کنار یک یا چند راهبرد اصلی، دهها راهکار تاکتیکی دارد که در موفقیت سیاستگذاری اثرگذاری بالایی دارند. ایران طی چند دهه اخیر دارای برخی سیاستهای تاکتیکی بوده است که به راهبرد سیاست خارجی تبدیل شده و خسارتبار نیز بودهاند.
اصرار برخی کارشناسان و سیاسیون تندروی ایران به واکنش فوری و شدید ایران به اسرائیل با عنوان پاسخ ترور شهید اسماعیل هنیه در تهران، بدون توجه به پیامدها و اثربخشی این پاسخ فوری که البته کارایی چندانی در بازسازی پرستیژ بین المللی ایران نخواهد داشت، با کنش عملگرایانه و دوراندیشی سیاستگذاران ارشد و رهبری انقلاب همراه شده، ایران از پاسخ پرهزینه اما بیهوده اجتناب کرده است.
آیتالله خامنهای، رهبر معظم انقلاب در دیدار مجریان ستاد کنگره ملی شهدای استان کهگیلویه و بویراحمد در 24 مرداد 1403 اشاره مهمی به رویکرد تاکتیکی سیاستها بهخصوص عقب نشینی تاکتیکی در روابط بین الملل داشتند که گویای سیاستگذاری خارجی ایران در شرایط بحرانی جهان آشوبناک کنونی است. گویا این تفسیر رهبر ایران از آیه 16 سوره انفال و تفکیک عقبنشینی تاکتیکی از عقبنشینی غیرتاکتیکی، بازتعریف سیاستگذاری خارجی ایران در شرایط حساس کنونی است. نکوهش عقب نشینی غیر تاکتیکی از سوی آیت الله خامنه ای در همه میدانها و حوزهها که مشمول غضب الهی میشود و تعریف عقب نشینی تاکتیکی به عنوان یک رویکرد قابل قبول، نشان میدهد که ایشان بر وضعیت کنونی نظام جهانی اشراف کامل دارند که میفرمایند: "به تعبیر قرآن کریم، عقبنشینی غیرتاکتیکی در هر میدانی چه عرصه نظامی و چه میدانهای سیاسی، تبلیغاتی و اقتصادی، غضب الهی را به دنبال دارد. گاهی عقبنشینی تاکتیکی است، گاهی عقبنشینی هم مانند پیشروی یک تاکتیک است. آن، عیبی ندارد."
رهبر ایران در 19 اردیبهشت 1384 نیز در تعریف عقب نشینی تاکتیکی میفرمایند: «در جنگ، عقبنشینی هم گاهی تاکتیک است. عقبنشینی غیر از فرار است، نباید فرار کرد، نباید منهزم شد. عقبنشینی تاکتیکی یکی از فنون جنگ است، مثل پیشرویِ تاکتیکی است. فرار یعنی عقبنشینی بینقشه، کما اینکه پیشروی بینقشه هم منجر به شکست خواهد شد. همه چیز باید با میزان و با حساب باشد. منتها در جهت حرکت به جلو.»1
تفسیر رهبر معظم انقلاب ایران از سکوت، صبر، تأمل و ... در مقابل دشمن که برخی آن را عقبنشینی و شکست میدانند، بسیار متفاوت است. ایشان این سکوت، صبر و تأمل را عقب نشینی تاکتیکی یا بازنویسی طرح و نقشه برای حمله موفق و پیشروی میدانند. رویکردی که در پاسخ ایران به تهاجم اسرائیل در خاک ایران و ترور شهید اسماعیل هنیه در تهران قابل مشاهده است.
فهم کارشناسان امنیتی، نظامی و سیاست خارجی ایران از پاسخ به تهاجم اسرائیل باید در چارچوب این فرمایش آیت الله خامنهای تعریف و تفسیر شود. مؤلفههای ضرورت عقبنشینی تاکتیکی یا صبر تاکتیکی ایران مقابل اسرائیل بر اساس توصیه رهبری ایران را میتوان چنین برشمرد:
یکم – دوره گذار دولت: یکی از مؤلفههای ضرورت عقب نشینی تاکتیکی که برخی آن را صبر در مقابل اسرائیل میدانند، این واقعیت است که ایران از زمان سقوط بالگرد آیت الله رئیسی و شهادت ایشان، در چرخه تغییر دولت یا گذار از دولت سیزدهم به دولت جدید قرار گرفته و در یک نابسامانی اداره امور عمومی گرفتار شده است. نابسامانی اداره امور عمومی ایران که پیامد شوک سقوط بالگرد و ورود کشور به فضای انتخابات ریاست جمهوری بوده، سکته حکمرانی و سرگردانی نهادها و ساختارهای قدرت بهویژه قوه مجریه را به دنبال داشته است. این نابسامانی حکمرانی ایران که شکنندگی نظام را سبب شده در صورتی که با پاسخ فوری ایران به اسرائیل همراه میشد، میتوانست به تشدید فشار بر ایران و فروپاشی ساختاری کشور تبدیل شود. عقب نشینی ایران از پاسخ فوری به تهاجم اسرائیل، جلوهای از عقبنشینی تاکتیکی برای بازیابی و تقویت قوا، انتخاب ابزارها و اهداف پاسخ است که پیامدهای بیثباتی دوران گذار دولت در ایران را مدیریت کرده است.
دوم – اهمیت امنیت اربعین: یکی دیگر از مؤلفههای ضرورت عقبنشینی تاکتیکی نهفته در فرمایش رهبر ایران را میتوان اهمیت ژئوپلیتیکی برگزاری باشکوه و ایمن مراسم اربعین حسینی دانست که با بازه زمانی پاسخ ایران به اسرائیل تداخل یافته است.
مراسم بزرگ اربعین حسینی که مؤلفه بارز پرستیژ ایران و جهان مقاومت در نظام جهانی محسوب میشود، دارای چنان ظرفیتهای سیاسی، امنیتی، ژئوپلیتیک و ... مهمی است که دو دولت ایران و عراق، برای برگزاری باشکوه و ایمن آن حدود یک سال به رایزنی و همکاری میپردازند، بخش عمدهای از توان خویش را بر این مراسم جهانی متمرکز میکنند.
پاسخ فوری ایران به ترور شهید اسماعیل هنیه و حمله به اسرائیل، میتواند کل آسمان منطقه بهویژه آسمان ایران و عراق را قفل کرده و حدود 4 هزار پرواز پیشبینی شده اربعین که تنها از ایران به عراق برنامهریزی شده است را لغو کند. علاوه بر لغو هزاران پرواز اربعین از سراسر جهان به مقصد عراق، پاسخ فوری ایران به اسرائیل از بین رفتن امنیت مسافرت زمینی و کل امنیت راهپیمایی اربعین امسال را سبب شود، شکوه اربعین حسینی را خدشهدار کند.
هر گونه آشفتگی در مراسم اربعین حسینی یا ناامنی آن به منزله شکست ایران و آسیب بزرگ به پرستیژ ایران در نظام جهان قلمداد میشود. که عقبنشینی تاکتیکی در حمله به اسرائیل را توجیهپذیر و امکانپذیر ساخته است.
سوم – برتری دیپلماتیک ایران: از همان صبح 10 مرداد 1403 و تنها ساعاتی پس از ترور شهید هنیه بود که تماسها و رایزنیها برای جلوگیری از پاسخ سخت ایران به اسرائیل یا مدیریت و کاهش خسارت پاسخ ایران، آغاز شد. این فعالیت دیپلماتیک که بهانه آن جلوگیری از افزایش تنش و جنگ بزرگ است، برتری دیپلماتیک ایران در نظام جهانی را سبب شده است. در بیش از بیست روز اخیر، تماسهای پیاپی سران و مدیران ارشد بازیگران مهم نظام جهانی از رهبران قدرتهای بزرگ اروپایی مانند انگلیس، فرانسه و ایتالیا تا رهبران سازمانهای بین المللی با رئیس جمهوری و سرپرست وزارت امور خارجه و بعد وزیر امور خارجه ایران را میتوان بیشتر از چنین تماسهای طی یک سال گذشته دانست که خود جلوهای از برتری دیپلماتیک ایران در دوران عقبنشینی تاکتیکی در تأخیر پاسخ به اسرائیل است.
در بیش از بیست روز اخیر، ایران به کانون رایزنی و نقطه تمرکز نظام جهانی برای کنترل بحران و مدیریت نظم جهانی تبدیل شده است که در صورت زیرکی سیاستگذاران ارشد ایران، میتواند فرصت کمنظیری برای تغییر شرایط به سود ایران باشد.
*
تاکتیکها یا سیاستهای تاکتیکی، بخش مهم و عمده سیاستگذاری عمومی هستند که در سیاستگذاری خارجی کاربرد و جلوه بیشتری نیز دارند. سیاستگذاری خارجی را میتوان حوزه تاکتیکها و اقدامات تاکتیکی بیشماری دانست که پیرامون یک یا چند سیاست راهبردی خاص قرار می گیرند و عملیاتی میشوند تا نیت و هدف اصلی سیاستگذار را با کمترین هزینه و بیشترین منافع، برآورده کنند.
رهبر ایران در سخنان اخیر خویش، عقبنشینی غیرتاکتیکی را ناپسند و مترادف با شکست و فرار از رقابت و نبرد برشمرده و عقبنشینی تاکتیکی را رویکردی مطلوب در جنگ دانستهاند. این فرمایش آیتالله خامنهای در جداسازی ارزشی عقبنشینی و مطلوب دانستن عقبنشینی تاکتیکی بر اساس یک آیه از قرآن را میتوان اشارهای به سیاستگذاران ارشد و شهروندان ایران قلمداد کرد که در سیاستگذاری خارجی و پاسخ به دشمن، عقبنشینی تاکتیکی نیز مطلوبیت دارد.
با توجه به شرایط کنونی جهان بهویژه مؤلفههای سهگانه منطقه پس از ترور اسماعیل هنیه در ایران که در بالا به آنها اشاره شد، توصیه و تفسیر رهبر ایران پیرامون عقبنشینی تاکتیکی را میتوان بهترین الگوی سیاست خارجی دانست که اکنون در حال اجراست.
با توجه به تنها همین سه مؤلفه ذکر شده (دوره گذار دولت – اهمیت مراسم اربعین – برتری دیپلماتیک ایران) که پاسخ فوری و سهمگین ایران به اسرائیل را به عقب انداخته است، میتوان ادعا کرد که ایران در دام جنگ سالاران منطقهای گرفتار نشده و الگوی عقبنشینی تاکتیکی بهترین سیاست امکانپذیر برای وضعیت کنونی ایران و منطقه است.