به گزارش اختصاصی نفت آرا، بشر وارد جنگ جهانی با یک واحد ژنتیکی با اندازه ۱۶۰ نانومتر شده که حتی از باکتریها هم کوچکتر است. نام این مهاجم نامرئی ویروس کرونا است که تا کنون منشا اصلی آن رژیم غذایی عجیب چینیها تشخیص داده شده که از طریق شیوههای مدرن حملونقل، تمام دنیا را به جبهه درگیری خود تبدیل کرده است. در نتیجه همین نبرد مرگآور، بانک جهانی کاهش ۵/۲ درصدی را برای اقتصاد جهان در سال ۲۰۲۰ پیشبینی کرده که حتی در جنگ جهانی دوم نیز تجربه نشده بود.
بخش بزرگ این رکود اقتصادی ناشی از تاثیر شیوع ویروس کرونا، در بخش تقاضای بازار نفت نمود پیدا کرده است. مثال بارز این امر کاهش چشمگیر مسافران و حملونقل جهانی است. خطر شیوع کرونا موجب وضع قوانین محدود کننده فراوانی برای انواع سفرها، حتی سفرهای کاری شده است. کاهش سفرها به منزله کاهش درآمد سالیانه بسیاری از شرکتهای وابسته به صنعت حملونقل و توریسم است که نتیجهای جز اخراج کارمندان و کاهش شعبات را در پی ندارد. وقتی افراد بیکار میشوند توان خرید آنها بهشدت کاهش پیدا میکند و دوباره بر نرخ کاهش تقاضا در بازار افزوده میشود.
کرونا باعث کاهش درآمد چشمگیر اوپک نیز شده و این کاهش کاهش درآمد از فروش نفت در ۱۸ سال گذشته بیسابقه بوده است. کاهش درآمد نفت بهمعنای کاهش بودجه چشمگیر برای کشورهایی است که وابستگی بیشتری به نفت دارند و برای تامین نیازهای مالی برنامههای اجتماعی و حمایت از خدمات عمومی به نفت وابسته هستند. بیشتر این خدمات باید در مقابله با شیوع کرونا صرف شوند و به همین جهت است که شیوع کوئید ۱۹ میتواند بهعنوان عامل رکورد منحصربهفردی در تاریخ اقتصاد جهان شناخته شود.
رویکردهای اقتصادی همچون حمایتهای دولتی میتواند این چرخه هولناک را کندتر کند؛ ولی برگ برنده بشر در شکست کامل ویروس کرونا یا انعطاف پذیری بالا برای همزیستی با آن است. تاکنون موثرترین اسلحه بشر در مقابل با ویروسها واکسنها بودهاند و هماکنون نیز موفقیتهای واکسن کرونا بارقههای امید برای روزهای پررونق بازارها را به ارمغان آورده است.
اگر واکسن کرونا بتواند موفقیت خود را ثابت و تثبیت کند، دوران محدودیتهای گوناگون به پایان خود نزدیک میشود و با وجود تحولاتی همچون رشد اقتصاد دیجیتال، رکود اقتصادی به سرعت جای خود را به بهبود اقتصادی خواهد داد.
با حضور واکسن کرونا امیدهای جدیدی برای رشد قیمت نفت شکل گرفته؛ چرا که افزایش تقاضای سوخت جهانی را در پی داشته است. کارشناسان معتقدند سطح سلامت و کاهش اپیدمی با واکسیناسیون در سطح گسترده تسریع میشود و تداوم محرکهای مالی مداوم از سوی دولتها میتواند دوران جدیدی را برای بازار انرژی رقم بزند. با خبرهای خوب از اثرگذاری چند واکسن، نفت برنت به طور متوسط تا ۵۰ دلار در هر بشکه رشد کرد. از دیگر نشانههای قابل اعتنا، افزایش تقاضای انرژی در آسیا و استفاده ۱۰۰ درصدی ظرفیت ۹ واحد کاری بزرگترین پالایشگاه هند است، اما ماجرای رونق صنعت نفت در واکنش به نبرد با کرونا به همین سادگی نیست.
اختلال در تولید نفت خام و کاهش داوطلبانهٔ تولید، تاثیر مستقیمی روی کاهش قیمت نفت و عرضه آن داشته که در نتیجه آن سال ۲۰۱۹ همراه با کاهش ۱۷ درصدی درآمد برای کشورهای عضو اوپک نسبت به سال ۲۰۱۸ بود. طبق گزارشهای اداره اطلاعات انرژی ایالات متحده (EIA) اعضای اوپک توانستند در سال ۲۰۱۹ میلادی مبلغ ۵۹۵ میلیارد دلار درآمد خالص از صادرات نفت بدون تعدیل تورم به دست آوردند؛ ولی برآوردهای اخیر EIA از کاهش درآمد بیشتر تا حدود ۳۲۳ میلیارد دلار برای اعضای اوپک در سال ۲۰۲۰ خبر میدهد.
درعینحال نمیتوان از تاثیر کاهش تولید داوطلبانه عربستان سعودی برای ماههای پیشروی میلادی چشم پوشی کرد. عربستان بر خلاف تولیدکنندگان اوپک و اوپک پلاس که سعی در حفظ توافق و سطح تولید دارند تصمیم گرفته یک میلیون بشکه در روز از تولید خود بکاهد. طبق برآورد EIA تنها اگر تقاضای جهانی در سال جاری میلادی بهبود پیدا کند و افزایش قیمت نفت خام رقم بخورد، میتوان انتظار داشت اوپک به درآمد ۳۹۷ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۱ دست پیدا کند.
با وجود سه واکسن مطرح در سطح جهان و چندین واکسن ملی هنوز هم نمیشود با اطمینان درباره تحقق آرمان نجات از بحران شیوع کرونا صحبت کرد. انگلیس از یک ماه پیش واکسیناسیون را آغاز کرده و آمریکاییها نیز سه روز بعد نخستین واکسن خود را امتحان کردند. نتایج خوب و قابل اعتنا هستند. اگرچه ظهور ویروس کرونای انگلیسی باعث تزلزل معادلات بازار شد؛ چراکه پیشبینی قرنطینههای جدید و سلسهوار دور از ذهن نیست.
هر چقدر قرنطینهها با جدیت بیشتر اجرا شوند، اثرات کاهش مصرف سوخت در بازار نفت بیشتر دیده میشود. قرنطینهها در عین اینکه باعث میشود که ذخایر داخلی سوخت رشد پیدا کند، موجب کاهش فعالیت صنعتی میشوند و روند افزایش قیمت را با مشکل روبهرو میکنند.
باید تدابیر جدیدی برای هماهنگی با زمانبندی قرنطینه در کشورها و تقاضای نفت طراحی کرد. هر گونه تکروی اعضا و عدم رعایت توافقنامه منافع جمعی اوپک و اوپک پلاس را خدشه دار میکند. یک نمونه بارز آن کاهش تولید نفت عربستان سعودی بود که نه تنها نگران کننده است؛ بلکه در تحلیل بازار نفت به معنای واکنش سعودیها نسبت به پیشبینی کاهش تقاضای نفت در ماههای پیشرو است.
از سویی رشد قیمت میتواند منجر به عرضه نفت از ذخیرهسازها به بازار شود. سهم نفت خام ذخیره شده در خشکی در ماه گذشته و در مدت مشابه دو سال گذشته در سطح بالایی بوده است. طبق اطلاعات شرکت کپلر، امسال بزرگترین ساختوسازها برای ذخیره نفت در خشکی در چین انجام شده است.
در همین ماه اخیر رشد فروش نفت خام که ناشی از تقاضای فزاینده زمستانی در آسیا بود منجر به افزایش خرید از پایانههای ذخیره شناور شد و البته عرضه نفت ذخایر در تعدیل قیمت نفت نقش موثری دارد. در طی ۹ ماه گذشته و بعد از بهم خوردن تعادل عرضه تقاضای نفت یا شیوع ویروس کرونا، این اولین باری است که مقدار ذخیره سازی شناور به ۷۸ میلیون بشکه کاهش پیدا کرده است.
اداره اطلاعات انرژی ایالات متحده پیشبینی کرده در ماه آوریل قیمت نفت بهواسطه رشد تقاضا تحت تاثیر قرار خواهد گرفت و افزایش مییابد. البته افزایش عرضه جهانی هنوز هم تحت تاثیر اقدامات داوطلبانه اعضای اوپک و اوپک پلاس در تولید نفت خواهد بود و نتایج این روند حتی در تولید نفت سال ۲۰۲۱ نیز موثر خواهد بود. هر چند طبق این برآوردها انتظار میرود هر بشکه نفت برنت قیمت ۵۶ دلار را تجربه کند؛ اما در سه ماهه دوم سال میلادی سطح عرضه متعادل خواهد شد و احتمالاً قیمت ۵۳ دلار برای هر شبکه رقم خواهد خورد.
در این میان اجرایی شدن توافقات اوپک و اوپک پلاس برای مدیریت تولید و توزیع مناسب و در زمان لازم، راهکار کلیدی صنعت نفت برای کاهش آسیبهای نبرد واکسن و ویروس است که البته باید این نگرش سرلوحه همه تولیدکنندگان نفت قرار گیرد تا منافع جمعی لازم تامین شود.
از سهم تولید ۰/۵ میلیونی نفت در توافق ۵ ژانویه که بگذریم، باید منتظر افزایش سهم تولید روسیه و قزاقستان در ماه فوریه و مارس به ۷۵ هزار بشکه در روز، نیز باشیم. میتوان گفت تولید متوسط اوپک در سال ۲۰۲۱ حدود ۲۷ میلیون بشکه در روز خواهد بود؛ ولی حتی همین سطح تولید نیز با کاهش ارتباط و عدم هماهنگی اجرایی همه تولیدکنندگان نفت میتواند دستخوش تغییرات بزرگ ناشی از مواجهه با مشکلات شیوع کرونا ویروس شود.
جبهه بسیار مهم و مغفول نبرد ویروس و واکسن کرونا، حتی با وجود موفقیت واکسنها کوئید ۱۹، در توزیع جهانی آن نهفته است. با وجود طرح کواکس (اتحادیه جهانی تامین واکسن) هنوز نحوه توزیع واکسن بهطور گسترده در کل جهان نامشخص است. بنابراین عدم توجه به مناطق خاص بهویژه مناطق فقیر در شیوع کرونا میتواند آنها را تبدیل به مراکز شیوع دوباره همهگیری کرونا تبدیل کند، بهويژه آنکه ویروس کرونا جهش های متوالی را تجربه کرده است.
ویروس کرونا با همه انسانها به عدالت برخورد کرده و بدون توجه به رنگ، نژاد، ملیت، عقیده، فقر و ثروت همه را زمینگیر میکند، لیکن اگر نگاهی فراتر به این صحنه نبرد داشته باشیم، متوجه خواهیم شد که خبری از این عدالت کرونایی برای ملتها و کشورها وجود ندارد. درواقع کشورهای غنی و قدرتمند میتوانند با وجود شیوع کرونا حتی رشد اقتصادی را نیز تجربه میکنند و فاصله طبقاتی در کشورهای فقیر با پیامدهای شیوع کرونا بیشتر و بیشتر خواهد شد و این بهواسطه تسلط کشورهای پیشرو بر حوزههای همچون زیست سرمایه است.
رویکردهای حوزههای زیست سرمایه مدتها است که نظر کارشناسان را به خود مشغول کرده و نمیتوان از سودهای کلان نظام سرمایهداری در مدیریت سازوکار سلامت چشمپوشی کرد. تا جایی که در پشت اغلب جریانهای زیست سرمایه احتمال کشف دسیسهها پنهانی دور از انتظار نیست. نمونه بارز آن روایت خاص ساخت ویروس کرونا در آزمایشگاههای چینی برای اخلال در روند گردش سرمایه شرکتهای آمریکایی یا اروپایی بود تا با کاهش ارزش آنها، چینیها فرصت خرید این شرکتها را به دست آورند.
در نگاه اول فروش دارو و واکسنها درآمد چشمگیری را روانه جیب سرمایهداران خواهد کرد؛ لیکن حقیقتاً فروش تستهای تشخیصی و البته تشکیل بانک دادهها از سطوح مختلف جامعه درآمدهای نجومی را خلق خواهد کرد که تاکنون سابقه نداشته است. شکوه این بازار جدید و پرورنق و تاثیرات آن بهراحتی میتواند مانعی بزرگی برای تداوم کاهش قیمت نفت باشد.
بازار جهانی نفت روزهای سختتری را در پیش دارد و در سه ماه دوم سال ۲۰۲۱ شاهد بازار رقابتی شدیدی خواهیم بود. خبرهای تاثیرگذاری واکسن کرونا باعث امید افزایش تقاضای سوخت در سال ۲۰۲۱ شده و احتمالا بازار برنت وارد فاز بکواردیشن میشود. در این حالت است که قیمت قراردادهای کوتاه مدت از قراردادهای بلند مدت نیز بیشتر خواهد شد و به همین جهت است که ابعاد و نتایج نبرد ویروسها و واکسنها برای تحلیلگران صنعت نفت بسیار مهم است.
همانطور که در عرصه واکسن کرونا نیاز به اجماع جهانی است، در تولید و عرضه نفت نیز باید اجماع جهانی از تولیدکنندگان شکل گیرد تا برنامههای اجرایی تولید و توزیع طلای سیاه با سرعت، انعطافپذیری و هماهنگی بیشتری به مرحله عمل و انجام برسانند؛ چرا که برنامههای روی کاغذ منجی صنعت نفت نخواهد بود.
نویسنده:عبدالصمد حسینی