به گزارش پایگاه خبری تحلیلی
نفت آرا، کارتل نفت اوپک پلاس و غرب یکدیگر را به خاطر تصمیم اتخاذ شده در ۵ اکتبر مبتنی بر کاهش تولید نفت به میزان ۲ میلیون بشکه در روز مقصر می دانند. این موضوع در حالی مطرح است که اعلام اخیر اوپک پلاس تاثیر کمی بر ایران به عنوان یک تولید کننده و صادرکننده نفت به دلیل تاثیر تحریم های آمریکا دارد. ایران از زمان تحمیل فشارها بسیار کمتر از ظرفیت خود به تولید و صادرات می پردازد.
تا ماه اوت ۲۰۲۲، ایران حدود ۲.۶ میلیون بشکه نفت در روز پمپاژ کرده که بیشتر آن در داخل مصرف می شود. حدود یک میلیون بشکه نفت نیز صادر شده که مقصد عمده این صادرات چین است که عملاً تحریمهای آمریکا علیه تهران را نادیده میگیرد.
با این تفاسیر، برخی از کارشناسان حوزه انرژی در کشورهای عربی معتقدند که ایران در حال حاضر یک بازیگر حاشیه ای در بازارهای جهانی نفت است که وزن چندانی در داخل اوپک پلاس هم ندارد. اما، این موضوع بدان معنا نیست که ایران علاقه ای به اوپک پلاس یا اختلافش با مصرف کنندگان نفت غربی ندارد. در واقع، پیامدهای ژئوپلیتیکی بلندمدت این نفاق برای تهران اهمیت حیاتی دارد.
علاوه بر آن، تحلیلگرانی چون الکس واتانکا مدیر برنامه ایران و عضو ارشد ابتکار مرزی اروپا می گویند: مسئله مهم این است که ایران مشاهده خواهد کرد که چگونه تصمیم اوپک پلاس روابط درون کارتلی بین روسیه و تولیدکنندگان نفت خلیجفارس را شکل میدهد. در حالی که تهران روابط نزدیکی با مسکو دارد، عربستان سعودی و امارات متحده عربی را دو رقیب اصلی منطقه ای خود می داند. از این رو هرگونه تعمیق روابط مسکو با کشورهای حاشیه خلیج فارس یک موضوع حساس برای تهران است.
البته، موضوع به این واقعیت محدود نمی شود که سعودی ها و امارات تولید نفت خود را کاهش داده اند در حالی که روسیه مجبور به کاهش تولید خود به عنوان بخشی از توافقنامه سهمیه تولید اوپک پلاس نبوده است. هم ریاض و هم ابوظبی با وجود فشارهای شدید واشنگتن، آشکارا مصمم به داشتن روابط نزدیک با مسکو هستند.
در ۱۱ اکتبر، کمتر از یک هفته پس از تصمیم کاهش تولید اوپک پلاس، محمد بن زاید، به سن پترزبورگ سفر کرده بود؛ جایی که با رئیس جمهور روسیه ولادیمیر پوتین دیدار کرد و بر تمایل امارات متحده برای پیگیری گفت وگو با روسیه در مورد تعدادی از مسائلی از جمله جنگ در اوکراین تاکید کرد.
بر همین اساس، زمان نشان خواهد داد که واشنگتن به نشست امارات و روسیه چه واکنشی نشان خواهد داد، اما در حال حاضر در کنگره ایالات متحده درخواستهایی برای بازنگری در روابط با عربستان سعودی برای همکاری با روسیه در چارچوب اوپک پلاس و فراتر از آن وجود دارد.
در همین حال، سناریویی که در آن کشورهای خلیج فارس به مسکو نزدیکتر میشوند و شاید از واشنگتن دور شوند، نشاندهنده واقعیتی است که تهران قبلاً با آن روبرو نبوده است. نکته قابل توجه آن است که سیاست قیمت نفت مهمترین نگرانی تهران نخواهد بود، زیرا روسیه و کشورهای حوزه خلیج فارس به دنبال همکاری برد_برد هستند.
در طول سفر بن زاید به روسیه، برخی از رسانه ها بر این موضوع تمرکز کردند که روسیه و امارات ممکن است راهی برای همکاری در بازسازی سوریه بیابند؛ کشوری که ایران از سال ۲۰۱۲ در آن سرمایهگذاری هنگفتی به منظور بازسازی و انجام پروژه های اقتصادی انجام داده است، اما تاکنون نتوانسته است تا آنجایی که باید در آن نفوذ جدی داشته باشد.
بنابراین، ایران از نزدیک تماشا خواهد کرد و خواهد دید که آیا اوپک پلاس به کاتالیزوری برای همکاری نزدیکتر روسیه و خلیج فارس تبدیل میشود و این موضوع میتواند بر منافع تهران نه تنها در حوزه انرژی، بلکه بر پروژههای منطقهای گستردهتر تأثیر گذار باشد یا خیر.
تولیدکنندگان نفت خزر به اوپک پلاس وفادار می مانند
تولیدکنندگان نفت دریای خزر، از جمله جمهوری آذربایجان و قزاقستان که مدتها به عنوان منابع بالقوه جایگزین انرژی غیرروسی برای اروپا مورد تحسین قرار میگرفتند؛ در نهایت از کاهش شدید تولید اوپک پلاس که در ۵ اکتبر اعلام شد، حمایت کردند. هر دو کشور از زمان عضویت در این گروه در سال ۲۰۱۶ به تخصیص سهمیههای کارتل به رهبری روسیه و عربستان سعودی پایبند بودهاند.
تصمیم اولیه آنها برای پیوستن به این کارتل تعجب آور نبود. در آن زمان به نفع جمهوری آذربایجان و قزاقستان بود که قیمت نفت از پایین ترین سطح ۳۰ دلار در هر بشکه بازگردد و تخصیص سهمیه تولید اوپک پلاس سریع ترین وسیله برای دستیابی به آن بود. همچنین احتمالاً رد پیشنهاد تجاری مساعد ریاض و مسکو چالش برانگیز بوده است. روسیه برای قرنها حضور پررنگ خود در قفقاز و آسیای مرکزی را حفظ کرده، در حالی که چرخش عربستان سعودی به منطقه در حال افزایش است. در نهایت، واقعیت ژئوپلیتیکی که قزاقستان و جمهوری آذربایجان پنج یا شش سال پیش با آن مواجه بودند، کاملاً متفاوت است.
مسکو علیرغم جنگ با اوکراین در سال ۲۰۱۴، تنها یک سیلی از جامعه بینالمللی دریافت کرد و به سیاست خارجی قاطعانه خود در سراسر فضای پس از شوروی ادامه داد. اما این شرایط ژئوپلیتیکی از ۲۴ فوریه ۲۰۲۲، روزی که جنگ اوکراین شروع شد، به شدت تغییر کرد.
جنگ کرملین و اوکراین؛ قزاقستان و جمهوری آذربایجان را بین صخره و سختی قرار داده است. در حقیقت، تلاش جسورانه مسکو برای از بین بردن حاکمیت همسایه خود، به طور قابل پیش بینی، هر دو کشور ساحلی خزر را ناآرام کرده است. اگرچه قزاقستان و جمهوری آذربایجان از همان روزهای اول جنگ به صراحت حمایت خود را از تمامیت ارضی اوکراین ابراز کرده اند، اما دو کشور از اتخاذ موضعی فعالانه ضد روسی مشابه با موضع مثلاً کشورهای بالتیک خودداری نموده اند.
در عوض، توجه باکو و آستانه به دلیل نفوذ قابل توجه مسکو، حتی اگر اخیراً تا حدودی ضعیف تر، به همسایه شمالی خود باقی مانده اند در حالی که از دیپلماسی محتاطانه در برابر روسیه پیروی کرده اند. برای قزاقستان، روسیه از نظر اقتصادی بسیار مهم است. کنسرسیوم خط لوله خزر (CPC) به عنوان مسیر اصلی صادرات نفت قزاقستان، در سراسر جنوب غربی روسیه امتداد دارد و به بندر نووروسیسک روسیه در دریای سیاه ختم می شود.
در ماه ژوئیه، دادگاه روسیه بار دیگر به طور موقت دستور توقف جریان نفت از طریق کنسرسیوم خط لوله خزر را صادر کرد که سومین وقفه از زمان جنگ مجدد روسیه و اوکراین در فوریه بود. در نتیجه، قزاقستان به دنبال مسیرهای صادراتی دیگری برای نفت خود بوده که وابستگی این کشور به روسیه را کاهش دهد و به احتمالات ارسال حجم از خزر از طریق قفقاز جنوبی یا هرچند در حال حاضر بسیار کمتر واقع بینانه، حتی به سمت جنوب از طریق ایران است.
هشت ماه گذشته، بدون شک قزاقستان و جمهوری آذربایجان را به تجدید نظر جدی در نگرش خود در قبال روسیه سوق داده است. با این حال، بعید است که این بازنگری مبتنی بر امنیت، بر تعهد آنها نسبت به اوپک پلاس تأثیر بگذارد.
اگرچه واقعیت های ژئوپلیتیکی تغییر کرده است، اما واقعیت های اقتصادی ثابت مانده است. هر دو کشور به شدت به صادرات هیدروکربن وابسته هستند و به همان اندازه علاقه مند به بالا ماندن قیمت نفت هستند که سیاست های اوپک پلاس می تواند به تضمین آن کمک کند.
انتهای پیام/.