پتروکراد: جراحی مالی بون بی هوشی/صندوق پژوهش نفت در نقش بانک/صدای بورس نفت از دل فرابوس/آیا سرمایه گذاران خرد،قربانی ریسک های سنگین نفت می شوند؟
در راستای سیاستهای کلان کشور مبنی بر کنترل نقدینگی و حمایت از تولید، صندوق پژوهش و فناوری صنعت نفت با رونمایی از بسته تأمین مالی «بتا»، دو ابزار نوین مالی را برای حمایت از پروژههای توسعهای صنعت نفت معرفی کرد. این بسته با محوریت تأمین سرمایه از منابع مردمی، شامل سکوی تأمین مالی جمعی «پتروکراد» و اوراق گواهی سپرده خاص نفت است که با هدف حمایت از بنگاههای کوچک و متوسط طراحی شدهاند.
به گزارش اختصاصی نفت آرا،بسته تأمین مالی «بتا» که به تازگی توسط صندوق پژوهش و فناوری صنعت نفت و با هدف حمایت از پروژههای توسعهای در بخش بالادست رونمایی شده، دربرگیرنده مجموعهای از ابزارهای نوین مالی است که در صورت اجرای دقیق، میتواند تحولی در روند تأمین مالی صنعت نفت کشور ایجاد کند. با این حال، بررسی جزئیات این طرح از منظر اجرایی و ساختاری، حاکی از وجود چالشهایی است که موفقیت آن را در گرو رفع برخی ابهامات کلیدی قرار میدهد.
نکات مثبت و نقاط قوت:
1. همراستایی با سیاستهای کلان اقتصادی:
اشاره مستقیم به دغدغههای مقام معظم رهبری در خصوص کنترل نقدینگی و حمایت از بنگاههای تولیدی، به بسته «بتا» مشروعیت سیاسی و هماهنگی با سیاستهای کلان کشور بخشیده است. این انطباق، زمینهساز حمایت نهادهای تصمیمساز از طرح خواهد بود.
2. بهکارگیری ابزارهای نوین مالی:
معرفی سکوی تأمین مالی جمعی «پتروکراد» و اوراق گواهی سپرده سرمایهگذاری خاص نفت، گامی مثبت در جهت بهرهبرداری از ظرفیتهای بازار سرمایه و شبکه بانکی به شمار میرود. این ابزارها در صورت نظارت و اجرا با استانداردهای حرفهای، میتوانند منابع تازهای را از مسیرهای غیرتورمزا به پروژهها تزریق کنند.
3. تمرکز بر پروژههای مولد:
توجه به سرمایهگذاری در طرحهای واقعی و مولد، جهتگیری اقتصادی درستی است که در بلندمدت، به افزایش عرضه کالا و خدمات و کاهش فشارهای تورمی منجر خواهد شد.
نقاط ضعف و چالشهای اجرایی:
1. ابهام در نحوه اهرمسازی منابع:
با وجود اشاره به اهرمسازی پنجبرابری از محل وجوه ادارهشده، جزئیات فنی این فرآیند مشخص نیست. مشخص نیست بانکها تا چه میزان حاضر به مشارکت در این فرآیند هستند و با چه نوع تضامین و نرخهایی این همکاری انجام خواهد شد.
2. ظرفیت محدود پروژههای کوچک در جذب منابع:
بنگاههای کوچک و متوسط در صنعت نفت، عموماً فاقد زیرساختهای لازم برای جذب و مدیریت منابع کلان هستند. از این رو، اثربخشی واقعی این بسته در حمایت از این دسته از پروژهها، نیازمند ارزیابی دقیقتری است.
3. تناقض بالقوه میان مهار نقدینگی و تزریق سرمایه:
در حالی که مهار نقدینگی یکی از اهداف اصلی دولت عنوان شده، اجرای این بسته در صورت تأمین منابع از محلهای غیرپایهدار یا خلق اعتبار جدید، میتواند اثرات تورمی به دنبال داشته باشد؛ مگر آنکه منابع صرفاً از محل سرمایههای راکد یا بازار سرمایه تأمین شوند.
4. ریسکهای مرتبط با تأمین مالی جمعی:
سکوی پتروکراد اگر بدون نظارت دقیق و استانداردهای شفاف اجرا شود، میتواند تجربههای تلخ قبلی در جذب سرمایههای مردمی را تکرار کند. صنعت نفت بهطور ذاتی پروژهمحور، پیچیده و پرریسک است و ممکن است برای سرمایهگذاران خرد جذابیت لازم را نداشته باشد؛ مگر با ارائه تضمینهای قوی و بازدهی قابل قبول.
5. چالش اعتماد عمومی به ابزارهای مالی:
با توجه به خاطره تلخ بسیاری از مردم از اتفاقاتی نظیر بحران مؤسسات مالی، ریزش بازار سرمایه در سال ۱۳۹۹، و همچنین عدم شفافیت برخی پروژههای رمزارزی، جلب اعتماد عمومی به ابزارهای نوین مالی، نیازمند شفافیت کامل، ضمانت اجرایی مؤثر و برخورد جدی با تخلفات احتمالی خواهد بود.
جمعبندی:
بسته تأمین مالی “بتا”، در نگاه نخست، تلاشی هوشمندانه برای هدایت سرمایههای خرد و متوسط به سمت تولید در صنعت نفت است؛ طرحی که از منظر سیاستگذاری کلان، قابل دفاع و نوآورانه بهنظر میرسد. با این حال، در صورت فقدان زیرساختهای لازم، شفافیت اطلاعاتی، نظارت مؤثر و جلب اعتماد عمومی، این بسته ممکن است به سرنوشتی مشابه برخی از طرحهای شکستخورده گذشته دچار شود. بنابراین، موفقیت نهایی آن در گرو رفع موانع اجرایی و مدیریت دقیق ریسکهای پیشروست.