سعید سیفی،کارشناس مسایل راهبردی- در یادداشتی می نویسد: اولین و مهمترین سوال درباره پیام رسان مالی جدید بریکس این است که آیا با توجه به اینکه سوئیفت (SWIFT) بهعنوان سیستم جهانی تراکنشهای مالی، سالهای زیادی از فعالیتش میگذرد و بسیار شناخته شده است، آیا بریکس پی میتواند اجرایی و جایگزین آن در معاملات بینالمللی شود یا خیر و در این مسیر با چه چالشها و موانعی روبهروست.
نفت آرا:کشورهای بریکس از اوایل سال ۲۰۱۹ فعالیت خود را برای ایجاد یک سیستم پرداخت جدید، آغاز کردند و در روزهای اخیر، به طور رسمی از نسخه جدید آزمایشی سیستم پرداخت خود با نام بریکس پِی رونمایی کردند و در جریان برگزاری مجمع تجاری بریکس که در مسکو برگزار شد نیز شرکتکنندگان توانستند نسخه آزمایشی این سیستم جدید را امتحان کنند.
این سیستم پرداخت جدید به کشورهای عضو بریکس این امکان را میدهد تا از ارزهای ملی خود در معاملات بینالمللی استفاده کنند، یا به بیان دیگر، بریکس پی نیاز به مبادله ارزهای محلی از طریق دلار آمریکا را حذف میکند که این امر میتواند به تقویت روابط اقتصادی و تجاری بین کشورهای عضو، کمک کند.
خبر رونمایی از این سیستم پرداخت جدید، سوالات زیادی را پیشروی فعالان اقتصادی و بازرگانی قرار داده است. آیا بریکس پی میتواند اجرایی و جایگزین سوئیفت در معاملات بینالمللی شود؟ چه چالشها، موانع و راهکارهایی پیشروی کشورهای عضو بریکس یا کشورهای در حال توسعه برای دستیابی به این سیستم پرداخت جدید و رهایی از فشار تحریمها وجود دارد؟ کشورهای بریکس برای اجرایی شدن و موفقیت بریکسپی، چه اقداماتی باید انجام دهند و عملیاتی شدن آن چه دستاوردهایی برای آنها، بویژه ایران به همراه خواهد داشت؟
اولین و مهمترین سوال درباره پیام رسان مالی جدید بریکس این است که آیا با توجه به اینکه سوئیفت (SWIFT) بهعنوان سیستم جهانی تراکنشهای مالی، سالهای زیادی از فعالیتش میگذرد و بسیار شناخته شده است، آیا بریکس پی میتواند اجرایی و جایگزین آن در معاملات بینالمللی شود یا خیر و در این مسیر با چه چالشها و موانعی روبهروست.
بریکس پی در تقابل با سوئیفت
در خصوص بریکس پی و تقابل آن با سیستم پرداخت تثبیت شده سوئیفت در جهان باید به چندین نکته کلیدی توجه کرد.
نخست اینکه، سوئیفت از دههها پیش بهعنوان زیرساخت جهانی تراکنشهای مالی فعالیت داشته است و در حال حاضر نیز پذیرش بسیار گستردهای دارد. سوئیفت نه تنها یک سیستم پیامرسانی برای انتقال پول است، بلکه استانداردهایی جهانی برای امنیت و شفافیت تراکنشهای بینالمللی نیز ارائه میدهد. البته داخل پرانتز عرض کنم که در اینجا، موضوع بررسی ما، سوءاستفادههایی که آمریکاییها و غربیها از این سیستم کردند و میکنند، نیست.
با این شرایط، جایگزینی چنین سیستمی با بریکس پی، با توجه به تعداد زیاد کشورهایی که در سیستم سوئیفت مشارکت دارند، اقدامی بسیار مهم و تاثیرگذار اما سخت و زمانبر است.
با این حال، بریکس پی پتانسیلهایی دارد که میتواند به تدریج، نقش مهم، موثر و قابل توجهی در معاملات بینالمللی بازی کند.
اولین مزیت کلیدی بریکس پی، عدم وابستگی آن به دلار آمریکاست. این موضوع بهویژه برای کشورهایی که با تحریمهای آمریکا مواجه هستند، از اهمیت بالایی برخوردار است. بریکس پی این امکان را میدهد که کشورها از ارزهای ملی خود در معاملات بینالمللی استفاده کنند، که به کاهش وابستگی به دلار آمریکا و سوئیفت منجر میشود.
اما از سوی دیگر، مشکلات و چالشهای زیادی وجود دارد. به عنوان مثال، هماهنگی سیاستهای پولی و مالی کشورهای عضو بریکس که هر کدام شرایط اقتصادی ویژه خود را دارند و پذیرش جهانی بریکس پی توسط کشورهای غیربریکس، از چالشهای مهم پیش روی این سیستم جدید است. همچنین، ساختار فناوری و امنیت سایبری این سیستم نیز باید بتواند اعتماد کشورها و بانکهای بزرگ بینالمللی را جلب کند. از آنجایی که سوئیفت سالهای زیادی است، ساختار و استانداردهای مشخص و قوی در این زمینه دارد، بریکس پی به ایجاد ساختارهای مشابه و حتی قویتر نیاز دارد تا بتواند جایگزینی واقعی باشد.
راهکارهای تسریع جایگزینی بریکس پی به جای سوئیفت
اما با این شرایط، باید بررسی کرد که چه راهکارهایی پیش روی گروه بریکس برای جایگزینی بریکس پی به جای سوئیفت قرار دارد.
به اعتقاد نویسنده، برداشتن چند گام مهم میتواند به تسریع جایگزینی بریکس پی کمک کند. اولین گام، گسترش همکاریهای بینالمللی است. کشورهای بریکس باید بانکهای مرکزی خود را به گونهای تنظیم کنند که معاملات بینالمللی بهصورت مستقیم و بدون نیاز به سوئیفت انجام شود. همچنین، کشورهای بریکس میتوانند با ارائه مشوقهای مالی و کاهش هزینههای تراکنش، دیگر کشورها را به استفاده از بریکس پی ترغیب کنند.
دومین گام، تقویت و توسعه زیرساختهای دیجیتالی و بلاکچین است. بریکس پی میتواند از فناوریهای نوینی همچون بلاکچین و داراییهای توکنیزه شده استفاده کند که میتواند به ارتقای امنیت و شفافیت سیستم کمک کند. افزایش سرمایهگذاری در این حوزهها و تقویت سیستمهای نظارتی برای مقابله با تهدیدات سایبری نیز از اهمیت زیادی برخوردار است.
نکته و گام سوم، همکاری نزدیک با سازمانهای بینالمللی اقتصادی و مالی است. بریکس میتواند با سازمانهایی همچون صندوق بینالمللی پول (IMF) و بانک جهانی تعاملاتی داشته باشد تا سیستم جدید خود را بهعنوان یک سیستم مکمل و یا حتی جایگزین به کشورهای دیگر معرفی کند. این اقدامات میتواند به اعتمادسازی و پذیرش بریکس پی در سطح جهانی کمک کند.
هفت اقدام کشورهای عضو بریکس برای موفقیت و تثبیت بریکس پی
کشورهای عضو بریکس نیز برای اینکه روند اجرای بریکس پی تسهیل و در نهایت عملیاتی شود، باید هفت اقدام مهم، پایهای و توسعهای را هرچه سریعتر در دستور کار خودشان قرار دهند و در همکاری با یکدیگر، آنها را اجرایی کنند.
اولین اقدام، توسعه زیرساختهای مالی و بانکی مشترک است. کشورهای بریکس باید زیرساختهای بانکی و مالی خود را به یکدیگر متصل کنند و یک شبکه جامع برای تسویه حسابهای بینالمللی بر اساس ارزهای ملی ایجاد کنند. این زیرساختها شامل سیستمهای پیامرسانی مالی، تسویهخانهها و نهادهای مرتبط است. این امر به ارتباط بیشتر بانکهای مرکزی و تجاری کشورهای عضو کمک میکند.
دومین اقدام، ایجاد استانداردهای امنیتی و فنی مشترک است. برای موفقیت بریکس پی، لازم است کشورهای عضو، استانداردهای فنی و امنیتی یکسانی را برای تراکنشهای دیجیتال و تسویهحسابهای بینالمللی تعریف کنند. این استانداردها باید از امنیت بالایی برخوردار باشند تا ریسکهای مربوط به تراکنشهای مالی کاهش یابد.
سومین اقدام مهم، پذیرش، سرمایهگذاری و توسعه فناوریهای مالی پیشرفته است. استفاده از فناوریهای نوین مانند ارزهای دیجیتال (Cryptocurrencies)، توکنهای مالی (Tokenized Assets) و بلاکچین میتواند روند تسویهحسابها را سریعتر و کمهزینهتر کند و این موضوع حتی میتواند تمایز بریکس پی نسبت به سوئیفت باشد. بنابراین، کشورهای بریکس باید در حوزه توسعه فناوریهای مالی نوین سرمایهگذاری کنند و استفاده از آنها را در سطح ملی و بینالمللی گسترش دهند.
چهارمین و یکی از مهمترین اقدامات، اصلاح قوانین و مقررات بانکی و مالی کشورهای عضو بریکس است. برای تسهیل در استفاده از بریکس پی، کشورهای عضو باید مقررات داخلی و بینالمللی خود را متناسب با این سیستم اصلاح کنند. قوانین مالیاتی، تسهیل ورود و خروج سرمایه و مقررات نظارتی باید به گونهای اصلاح شوند که تراکنشهای مالی با بریکس پی بهراحتی انجام شود.
پنجمین اقدام، ترویج و توسعه استفاده از ارزهای ملی در معاملات بینالمللی است. یکی از اهداف بریکس پی، کاهش وابستگی به دلار آمریکا در تراکنشهای بینالمللی است. برای تحقق این هدف، کشورهای عضو باید مشوقهایی برای استفاده از ارزهای ملی در تجارت و تسویهحسابهای بینالمللی ارائه دهند. این اقدام مهم را میتوان از طریق توافقات و پیمانهای مالی دوجانبه یا چندجانبه بین کشورها، اجرایی و تقویت کرد.
ششمین اقدام مهم در این حوزه، افزایش هماهنگی و همکاری بین دولتها و نهادهای بینالمللی است. واقعیت مهم این است که، موفقیت بریکس پی مستلزم همکاری نزدیک بین کشورهای عضو و نهادهای مالی و اقتصادی آنها است. این همکاری باید شامل تبادل اطلاعات، هماهنگی سیاستهای مالی و ایجاد توافقنامههای تسویهحساب بینالمللی باشد.
و در نهایت هفتمین اقدامی که میتواند در تثبیت بریکس پی نیز بسیار مهم و موثر باشد، تعامل با سایر کشورهای غیرعضو و گسترش مشارکتها در این حوزه است. بریکس پی باید بتواند کشورهایی خارج از بریکس را نیز جذب کند تا حجم معاملات و نفوذ اقتصادی آن افزایش یابد. این تعاملات میتواند از طریق امضای توافقنامههای تجاری و مالی جدید با کشورهای غیرعضو گسترش یابد.
با اجرای این اقدامات، کشورهای عضو بریکس میتوانند شرایط لازم برای موفقیت سیستم بریکس پی را فراهم کرده و به تدریج وابستگی به سوئیفت و دلار آمریکا را کاهش دهند.
ایجاد مکانیزم مالی مشترک برای تحقق بریکس پی
نکته قابل توجه و پیشنیاز مهم در اجرایی شدن و تحقق بریکس پی، ایجاد مکانیزم مالی مشترک بین کشورهای عضو بریکس برای هماهنگی سیاستهای مالی این کشورهاست.
اگر بریکس پی را به عنوان یک شبکه پیامرسان مالی یا یک ابزار برای تسهیل تراکنشها بین کشورهای عضو در نظر بگیریم، باید بیشتر به همکاری بانکهای مرکزی کشورهای بریکس متکی باشد؛ البته، وجود یک مکانیزم مالی مشترک یا یک سازمان بینالمللی برای هماهنگی سیاستهای پولی و مالی کشورهای عضو، ضرورت دارد.
در واقع، موفقیت سیستمهای پرداخت بینالمللی مانند بریکس پی نیازمند هماهنگی گسترده در سیاستهای پولی و مالی کشورهای عضو است. بدون وجود یک سازمان ناظر یا نهادی برای هماهنگی سیاستهای پولی، مدیریت نوسانات ارزی و تسهیل تراکنشها میان ارزهای ملی مختلف میتواند با مشکلات مختلفی روبهرو شود. به عنوان مثال، اتحادیه اروپا دارای بانک مرکزی اروپا (ECB) است که هماهنگی سیاستهای پولی کشورهای منطقه یورو را مدیریت، نظارت و تضمین میکند.
در صورت نبود چنین نهادی، کشورهای بریکس ممکن است به مشکلاتی در زمینه مدیریت ریسک ارزی، نقدینگی و سیاستهای پولی داخلی مواجه شوند.
یک سازمان بینالمللی مشترک میتواند نقش تنظیمگر را بازی کند و بر اجرای سیاستهای پولی هماهنگ و مدیریت سیستم بریکس پی نظارت داشته باشد. این سازمان در واقع، یکپارچگی سیستم و مدیریت بهتر ریسکهای مالی را امکانپذیر خواهد کرد.
البته، کشورهای بریکس میتوانند به جای ایجاد یک سازمان بینالمللی مرکزی، از طریق همکاریهای داخلی و اصلاح سیاستهای پولی و مالی خود بر اساس مصوبات و توافقات بریکس، به اجرایی شدن و موفقیت بریکس پی کمک کنند. این رویکرد نیاز به تعاملات بینالمللی کمتری دارد اما وابسته به تعهد کشورهای عضو برای اجرای اصلاحات پولی و مالی در داخل خود است که با توجه به تجارب بینالمللی، پیشنهاد نمیشود و کشورهای عضو نیز قائل به آن نخواهند بود.
در کل و با توجه به تجارب بینالمللی، باید گفت، برای موفقیت بریکس پی، به یک سازمان بینالمللی نیاز است که هماهنگی و نظارت بر سیاستهای پولی و مالی کشورهای عضو را انجام دهد. این نهاد میتواند، نقش یک پلتفرم مرکزی برای تنظیم قوانین، هماهنگی سیاستهای ارزی، و تسهیل تراکنشهای بینالمللی را بازی کند.
بانک توسعه نوین بریکس؛ تامین مالی یا هماهنگی و نظارت؟
در این خصوص، برخی معتقدند بانک توسعه نوین بریکس میتواند وظیفه مهم هماهنگی و نظارت مورد نیاز را برعهده بگیرد اما واقعیت این است که بانک توسعه نوین بریکس با اهداف دیگری تشکیل شده است.
بانک توسعه نوین بریکس (New Development Bank - NDB) در سال 2015 بهعنوان یکی از نهادهای کلیدی گروه بریکس و بهعنوان یک جایگزین برای نهادهای مالی بینالمللی مانند بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول تأسیس شد اما هدف اصلی آن تأمین مالی پروژههای زیرساختی و توسعهای کشورهای عضو بریکس و سایر اقتصادهای در حال توسعه است. در واقع NDB به دنبال تسهیل توسعه پایدار در کشورهای بریکس و دیگر کشورهای در حال توسعه است.
با وجود اینکه بانک توسعه نوین بریکس وظیفه تأمین مالی پروژهها و کاهش وابستگی به نهادهای مالی غربی دارد، تاکنون نقش نظارتی بر سیاستهای پولی و مالی کشورهای عضو بریکس و تسهیل تراکنشهای بینالمللی که از اهداف بریکس پی است را ایفا نکرده است.
در واقع، این بانک بیشتر به پروژههای سرمایهگذاری و تأمین مالی تمرکز دارد تا هماهنگی سیاستهای پولی و مالی کشورهای عضو بریکس.
البته این را نیز باید گفت که NDB میتواند با تغییرات ساختاری و افزودن مکانیزمهای جدید، نقش هماهنگکنندهای در سیاستهای پولی و مالی کشورهای عضو بریکس نیز ایفا کند. این اقدام، نیازمند اصلاحات داخلی در بانک و ایجاد یک چارچوب مشترک برای نظارت بر سیستمهای مالی بین کشورهای عضو است.
در نهایت باید گفت، NDB پتانسیل لازم برای ایفای این نقش را دارد، اما نیاز به تغییرات نهادی و تقویت مسئولیتهای آن در حوزههای هماهنگی و نظارتی مالی است.
اهمیت و دستاوردهای بریکس پی
در نهایت و علیرغم چالشها و پیشنیازهایی که برای تحقق و عملیاتی شدن بریکس پی وجود دارد، اگر این سیستم پرداخت جدید عملیاتی شود، نه تنها دستاوردهای قابل توجه مهمی برای کشورهای عضو بریکس دارد بلکه یک تحول تاثیرگذار در نظام پولی و مالی دنیا خواهد بود.
یکی از مهمترین دستاوردهای جایگزینی بریکس پی، افزایش استقلال مالی کشورهاست. کشورهای عضو بریکس بهویژه چین، روسیه، ایران و هند به دنبال آن هستند که از سلطه دلار آمریکا بر بازارهای مالی بینالمللی رها شوند. با استفاده از بریکس پی، این کشورها میتوانند بدون نیاز به دلار آمریکا، معاملات بینالمللی خود را انجام دهند که این امر به کاهش هزینههای معاملاتی و تسهیل تجارت بین کشورهای عضو منجر میشود.
درباره اهمیت، منطق و ضرورت این اقدام، باید به مبانی نظری مهم حوزه اقتصاد، توجه کرد.
نظریه استقلال مالی (Financial Autonomy Theory) دقیقا همین شرایط را به کشورها توصیه میکند. این نظریه میگوید، کشورها برای کاهش وابستگی به ارزهای خارجی، بهویژه دلار آمریکا، باید سیستمهای مالی خود را تقویت کنند. بریکس پی بهعنوان ابزاری برای تحقق این استقلال مالی مطرح است، زیرا کشورها میتوانند بدون وابستگی به سوئیفت یا دلار آمریکا، تراکنشهای بینالمللی خود را انجام دهند.
در خصوص اثبات اهمیت بریکس پی میتوان به نظریه وابستگی (Dependency Theory) نیز توجه کرد. طبق این نظریه که در مطالعات اقتصاد بینالملل مطرح میشود، کشورهای در حال توسعه به دلیل وابستگی به کشورهای پیشرفته، بهویژه در حوزه مالی و تجارت بینالمللی، تحت سلطه و فشار قرار میگیرند. بریکس پی میتواند به عنوان ابزاری برای کاهش این وابستگی و افزایش قدرت چانهزنی کشورهای بریکس و کشورهای دیگر که از تحریمها آسیب دیدهاند، مورد استفاده قرار گیرد.
نظریه بازیهای اقتصادی (Game Theory) نیز شرایط را برای کشورهای دنیا مشخص کرده است. هدف نظریه بازیهای اقتصادی، ایجاد تصمیمگیری ایدهآل توسط بازیگران مستقل و رقیب در یک محیط استراتژیک است. در تحلیل جایگزینی بریکس پی به جای سوئیفت، مفهوم همکاری و رقابت بین کشورها و سازمانهای بینالمللی مطرح است. بریکس پی بهعنوان یک "استراتژی" جدید برای مقابله با سلطه دلار و سوئیفت در صحنه بینالمللی استفاده میشود و این موضوع میتواند تحت چارچوب نظریه بازیها و تئوری همکاریهای چندجانبه بررسی و اثبات شود.
علاوه بر موارد فوق، با گسترش استفاده از بریکس پی، کشورها میتوانند از فشار تحریمهای مالی آمریکا رهایی پیدا کنند. این مسئله بهویژه برای کشورهایی مثل روسیه، چین و ایران که تحت تحریمهای متعدد قرار دارند، بسیار حیاتی است.
موضوعی که در واقع به مفهوم یا نظریه هژمونی ارزی (Currency Hegemony Theory) اشاره دارد. کشورهای بریکس، بهویژه چین و روسیه، در تلاش هستند تا با ایجاد سیستم بریکس پی، این هژمونی را به چالش بکشند و نقش ارزهای خود را در تجارت جهانی افزایش دهند.
دستاورد دیگری که بریکس پی برای اعضای بریکس به همراه خواهد داشت، توسعه اقتصادی است. در واقع، با جایگزینی بریکس پی، کشورهای بریکس میتوانند روابط تجاری خود را با دیگر کشورها بدون نگرانی از تحریمهای مالی توسعه دهند که بدون شک برای آنها، توسعه اقتصادی را به همراه خواهد داشت.
دستاوردهای بریکس پی برای ایران
بریکس پی برای ایران نیز میتواند بسیار مفید و حائز اهمیت باشد و نقش بسیار مهمی در توسعه اقتصادی این کشور بازی کند. با توجه به اینکه ایران به دلیل تحریمهای آمریکا از سیستم سوئیفت محروم است، بریکس پی میتواند یک جایگزین کارآمد برای انجام معاملات بینالمللی این کشور باشد. این سیستم میتواند به ایران کمک کند تا با کشورهای عضو بریکس همچون چین و روسیه بهصورت مستقیم و با استفاده از ارزهای ملی تجارت کند.
از طرف دیگر، اگر کشورهای عضو بتوانند سرمایهگذاری و همکاری لازم را در تقویت و توسعه فناوریهای نوین مالی با یکدیگر داشته باشند، ایران میتواند از فرصتهای همکاری در حوزه فناوری و امور مالی غیرمتمرکز که بریکس پی ایجاد میکند، استفاده قابل توجهی داشته باشد.
استفاده از ارزهای دیجیتال و فناوری بلاکچین در سیستم بریکس پی میتواند به ایران کمک کند تا تراکنشهای بینالمللی خود را بدون نیاز به زیرساختهای سنتی مالی انجام دهد.
به اعتقاد نویسنده، بریکس پی در صورت عملیاتی شدن، میتواند به بهبود وضعیت اقتصادی ایران و تقویت روابط تجاری و اقتصادی این کشور با کشورهای عضو بریکس منجر شود. البته، برای بهرهمندی کامل از این فرصتها، ایران باید زیرساختهای دیجیتال و بانکی خود را تقویت کند و همکاریهای بینالمللی خود را در این حوزه نیز گسترش دهد.
بریکس پی از ایده تا عمل؛ دور یا نزدیک؟
پس از رونمایی از نسخه آزمایشی بریکس پی، سوال مهمی که توسط بسیاری از فعالان اقتصادی و تجار مطرح میشد درباره زمان اجرایی شدن این سیستم پرداخت نوین بود.
به اعتقاد نویسنده، بعید است کسی بتواند پیشبینی کند که عملیاتی و اجرایی شدن بریکس پی (BRICS Pay) و حتی جایگزین سوئیفت (SWIFT) شدن، چقدر زمان خواهد برد، زیرا این موضوع به عوامل متعددی در سطوح سیاسی، بینالمللی، اقتصادی و حتی تکنولوژیک بستگی دارد.
از اولین و مهمترین عوامل، میتوان به همگرایی و هماهنگی سیاستهای پولی و مالی کشورهای عضو بریکس اشاره کرد.
برای جایگزینی بریکس پی با سوئیفت، کشورهای عضو بریکس باید در سیاستهای پولی و مالی خود به توافق برسند و سیستمهای مالی خود را بهطور کامل با این پلتفرم جدید هماهنگ کنند. این فرآیند به دلیل تنوع اقتصادی و سطوح توسعهیافتگی مختلف کشورهای عضو ممکن است زمانبر باشد. بهعنوان مثال، چین و هند سیاستهای پولی بسیار متفاوتی دارند و هر کدام دارای اقتصادهای بسیار پیچیده و دینامیکی هستند. هماهنگی در سطح بانکهای مرکزی و سیاستهای پولی مشترک بین این کشورها ممکن است چندین سال زمان ببرد.
دومین عامل موثر در تعیین زمان عملیاتی شدن بریکس پی، توسعه زیرساختهای مالی و فناوری است.
بریکس پی نیاز به زیرساختهای فناوری پیشرفته دارد که بتواند امنیت و سرعت در تراکنشهای بینالمللی را تضمین کند. توسعه و پیادهسازی این زیرساختها زمانبر خواهد بود، بهویژه در کشورهایی که هنوز از سیستمهای قدیمیتر استفاده میکنند. بهعلاوه، بریکس پی باید از تکنولوژیهای مدرنی مانند ارزهای دیجیتال و سیستمهای پرداخت غیرمتمرکز استفاده کند که این هم نیازمند سرمایهگذاری و ایجاد توافقات بینالمللی است.
سومین عامل در اجرایی شدن تمام و کمال بریکس پی و حتی جایگزین یا مکمل سوئیفت شدن، پذیرش بینالمللی این سیستم جدید است.
برای اینکه بریکس پی بهعنوان جایگزین یا مکمل سوئیفت شناخته شود، نیازمند پذیرش گسترده بینالمللی است. طبیعی است که بسیاری از کشورها و نهادهای مالی به دلیل پیچیدگی سیستم مالی جهانی، ترجیح میدهند با یک سیستم شناختهشده مانند سوئیفت کار کنند. تغییر این عادت و جلب اعتماد نهادهای بینالمللی به سیستم بریکس پی، میتواند چندین سال زمان ببرد.
چهارمین عامل که بسیار نیز مهم است، چالشهای سیاسی و فشارهای بینالمللی است.
این روزها، همه دنیا میدانند که کشورهای غربی، بهویژه آمریکا، از سوئیفت بهعنوان ابزاری برای کنترل تراکنشهای بینالمللی و اعمال تحریمها استفاده میکنند. طبیعی است که آنها به راحتی این ابزار و اهرم فشار مهم را از دست نمیدهند. با این شرایط، ایجاد یک جایگزین مستقل مثل بریکس پی، نیاز به مقاومت در برابر فشارهای سیاسی و بینالمللی از سوی این کشورها دارد. بنابراین، موفقیت بریکس پی تا حد زیادی به توانایی و مقاومت کشورهای بریکس در برابر فشارهای بینالمللی، بستگی دارد.
پنجمین عامل نیز، حجم تجارت و استفاده مداوم از ارزهای ملی است.
موفقیت بریکس پی به میزان حجم تجارت میان کشورهای بریکس و سایر کشورها وابسته است. هر چه این کشورها بیشتر از ارزهای ملی خود در تجارت بینالمللی استفاده کنند، جایگزینی سوئیفت با بریکس پی سرعت بیشتری خواهد داشت. اما این تغییر تدریجی است و ممکن است به دلیل وابستگی تاریخی به دلار، زمانبر باشد.
علیرغم همه این عوامل، کشورهای بریکس باید با جدیت و همکاری با یکدیگر، هرچه سریعتر، سیستم بریکس پی را در تراکنشهای بینالمللی خود جایگزین کنند و زیرساختهای مالی و فناوری خود را نیز اصلاح، تطبیق و تقویت کنند.
ضرورت اطلاعرسانی و آگاهیبخشی درباره روند بریکس پی
در پایان لازم میدانم به این موضوع مهم نیز اشاره و تاکید کنم که مسئولان و رسانههای کشورهای عضو بریکس باید با توضیحات و روشنگری، شهروندان خود را کاملا در جریان این روند قرار دهند و توضیح دهند که عملیاتی شدن و جایگزینی بریکس پی با سوئیفت، فرآیندی پیچیده و زمانبر است که به ترکیبی از همکاریهای سیاسی، اقتصادی، بینالمللی، توسعه تکنولوژیهای مالی و پذیرش بینالمللی، بستگی دارد و به همین دلیل امکان دارد، یک یا چند دهه زمان ببرد.
اگر شهروندان در جریان اهمیت، روند و پیامدهای مثبت این تحول مهم برای کشورشان قرار گیرند، نهایت همکاری و تعامل را خواهند داشت اما اگر به اطلاع و درک لازم از شرایط مدنظر نرسند، امکان دارد ضمن ناامید شدن، از آن به عنوان یک اولویت مهم کشورشان، حمایت نکنند که بدون شک، مشکلاتی را برای مسئولان کشورها در پیگیری این اقدام وهمکاریهای مهم بینالمللی، ایجاد خواهد کرد.