به گزارش پایگاه خبری تحلیلی نفت آرا،میثم فتحی محب-ظرفیت بالای تولید اتیلن کشور فرصت مناسبی را برای تولید و صادرات محصولات پاییندستی ایجاد کرده است میزان صادرات محصولات زنجیره ارزش اتیلن و بوتادین در سال ۱۴۰۱، در حدود ۴.۷ میلیارد دلار بوده و یکی از نقاط قوت صادرات محصولات پتروشیمی ایران محسوب میشود. همچنین میزان واردات این محصولات در سال ۱۴۰۱ در حدود ۲۲۰ میلیون دلار بوده است.
اختلاف ۱.۷ دلاری ارزش صادرات و واردات هر کیلوگرم محصول زنجیره ارزش اتیلن و بوتادین
اما بهدلیل اینکه بیشتر اتیلن کشور، صرف تولید پلیاتیلن میشود و این زنجیره به شکل متوازنی توسعه پیدا نکرده، ارزشافزوده حاصل از این میزان تولید اتیلن در کشور نسبت به کشورهای اروپایی و آمریکا کمتر است.
نکته حائز اهمیتی که وجود دارد، اختلاف زیاد ارزش صادراتی و وارداتی هرکیلوگرم از محصولات زنجیره ارزش اتیلن و بوتادین است. یعنی عملکرد صنعت پتروشیمی در زنجیره ارزش اتیلن با وجود درآمد ارزی قابل توجهی که برای کشور ایجاد کرده است، مطلوب نیست. ارزش هر کیلوگرم محصول وارداتی، در سال ۱۴۰۱، حدود ۳ دلار بر کیلوگرم و ارزش صادراتی حدود ۱.۳ دلار بر کیلوگرم بوده است.
به عنوان نمونه، محصولاتی همچون پلیوینیل کلراید و پلیاستایرن انبساطی بیشترین میزان واردات را در بین محصولات پاییندستی اتیلن و بوتادین دارند. این در حالی است که ایران یک صادرکننده پلیاستایرن معمولی که ارزش کمتری دارند، محسوب میشود. یعنی طرحهای تولید پلیاستایرن، بر مبنای نیاز داخلی تعریف نشدهاند.
ضرورت تعیین تقاضای پاییندستی در طراحی الگوی توسعه زنجیره ارزش پتروشیمی
در نهایت میتوان گفت که زنجیره ارزش اتیلن و بوتادین در کشور بهشکل قابل توجهی توسعه پیدا کرده است، اما به ترمیم و تکمیل شدن نیاز دارد. فرآِیند توسعه زنجیره ارزش در هر کشور، متناسب با زیرساختها، ظرفیت و تواناییهای آن کشور است و سیاستهای توسعه با مختصات کشورها رابطه مستقیم دارد؛ بنابراین الگوی توسعه زنجیره ارزش اتیلن و بوتادین متناسب با ایران باید علاوه بر در نظر گرفتن و تحلیل روند بازارهای داخلی و خارجی، متناسب با زیرساختهای صنعتی باشد.
در شرایط فعلی، اولویت در تکمیل زنجیره ارزش اتیلن، تحلیل بازار داخلی است. به همین جهت، در ابتدا باید میزان تقاضای محصولات پتروشیمی تعیین شود. برای تعیین میزان تقاضا در کشوری که بخشی از محصولات زنجیره ارزش در آن تولید نمیشود و به دلایل تحریم، میزان واردات کمتر از میزان تقاضای داخلی است، الگوی خاصی وجود ندارد. چرا که عملاً میزان دقیق تقاضای بالقوه صنایع داخلی قابل محاسبه نیست. در حال حاضر تنها منبع معتبری که میزان تقاضای محصولات در کشور را تعیین میکند، سامانه کدال مربوط به بورس کالا و آمار واردات است و مشخص نیست که هر واحد تولیدکننده محصول نهایی به چه میزان محصول پتروشیمی نیاز دارد.
تعیین تقاضای صنایع پاییندستی نیازمند هماهنگی بین نهادهای مرتبط است
از طرف دیگر، واحدهایی هم که از وزارت صمت مجوز تولید گرفتند، بهشکل پیوسته و بهروز ارزیابی نشدهاند. بخش خصوصی، برای اینکه بتواند در بازارهای داخلی و جهانی رقابت کند باید همیشه پویا باشد و خود را با جدیدترین سیستمها و روشهای تولید وفق دهد و به همین دلیل همواره در حال تغییر است. در نتیجه، اطلاع دقیق از ظرفیت تولید و میزان تقاضای این واحدها در دسترس نیست.
علاوهبراین افزایش تولید داخلی، بیشتر موجب کاهش قیمت محصولات و التهاب بازار شده و هنگامی که محصولات با قیمت کمتری در بازار عرضه شود، هم صنایع فعلی به سمت استفاده بیشتر از این محصولات پتروشیمی میروند و هم سرمایهگذاران به سوی سرمایهگذاری در صنایعی که از این محصولات پتروشیمی استفاده میکنند حرکت خواهند کرد. در نتیجه صنایع پاییندست دچار تحولاتی خواهند شد و در این شرایط، نمیتوان عدد دقیقی برای میزان تقاضای بالقوه صنایع پاییندستی تعریف کرد.
با توجه به اینکه تعیین تقاضا، نقش مهمی در سیاست توسعه این صنعت ایفا میکند و موجب پیشبینی پذیری بازار میشود، ضرورت دارد که بین نهادهای مرتبط همچون مدیریت توسعه صنایع پاییندستی شرکت ملی صنایع پتروشیمی، دفتر صنایع شیمیایی و پلیمری وزارت صمت، انجمن صنفی کارفرمایی صنعت پتروشیمی و اتحادیه صنایع پاییندستی پتروشیمی هماهنگی صورت گرفته تا میزان تقاضای فعلی صنایع پاییندستی به درستی تعیین شود و تحولات پاییندست این صنایع ارزیابی گردد.
با این شرایط میتوان یک الگوی ساده برای توسعه زنجیره ارزش اتیلن طراحی کرد که حداقل نیاز داخلی را برآورده کند، موجب توسعه صنایع پاییندستی شود، ظرفیت مطلوبی برای صادرات داشته باشد و ارزش افزوده بالایی ایجاد کند.