به گزارش نفت آرا به نقل همشهری آنلاین، اگرچه برخی تحلیلگران انتظار داشتند با تغییر دولت در آمریکا، تنشهای روزافزون واشنگتن و پکن در دوران ترامپ دستکم تا حدی مهار شود اما روشن است که جو بایدن، برنامههای جامعی را برای محاصره جهانی و منطقهای بزرگترین رقیب اقتصادی آمریکا دارد؛ برنامهای که با کمی تسامح میتوان آن را «جنگ اقتصادی» نامید.
در این میان، تلاشهای دو جبهه اصلی این جنگ برای سیطره بر منابع انرژی و مشخصا نفت خاورمیانه از چشم هیچکس پوشیده نیست. با وجود آنکه بسیاری از اندیشکدهها طی سالهای گذشته از پایان عصر انرژیهای فسیلی و نفت سخن گفتهاند اما براساس بدبینانهترین چشماندازها، طلای سیاه دستکم تا ۲ دهه آینده حرف اصلی را در بازارهای انرژی و تامین منابع برای صنایع بزرگ خواهد زد.
روزنامه العربی الجدید با اشاره به این موضوع مینویسد: پکن با هدف اطمینان از دسترسی به منابع انرژی، بهدنبال ایجاد منطقه نفوذ تجاری-اقتصادی در منطقه خلیجفارس میان ایران و کشورهای عربی است. آن هم درحالیکه آمریکا برای پیادهسازی گفتمان امنیتی خود در این منطقه طی سالهای گذشته شکستخورده است. العربی الجدید همچنین به نقل از پروفسور جایان کارلو، اقتصاددان ایتالیایی مینویسد: راهکار پکن برای تامین منابع خود، عقد شراکتهای اقتصادی و تجاری درازمدت با ایران و کشورهای عربی در حوزه خلیجفارس بوده است. ازجمله نشانههای این رویکرد میتوان به انعقاد قراردادهای درازمدت با ایران، افزایش فعالیت پیمانکاران چینی در صنایع نفت عراق، قرارداد ساخت پالایشگاه برای عربستان سعودی و البته مبادلات مستقیم با بازارهای امارات از طریق «یوان» اشاره کرد.
ایستگاه اول؛ عراق
دولت عراق اخیرا با قرارداد فروش روزانه ۳۰۰ هزار بشکه نفت خام به چین، در ازای اجرای پروژههای عمرانی و زیرساختی از سوی شرکت چینی CIC موافقت کرده است. این پروژهها شامل ساخت مجتمعهای مسکونی، توسعه شبکه حملونقل، تاسیس واحدهای تولیدی مونتاژ و از همه مهمتر، راهاندازی پالایشگاه و مجتمع پتروشیمی در منطقه فاو بهمدت ۲۵ سال میشود. منابع مالی تاسیس پالایشگاه فاو بهطور کامل از جانب چین (در ازای فروش نفتخام عراق) تامین شده و صادرات آن صرفا برای بازارهای خارجی خواهد بود. علاوه بر اینها قرار است دولت چین یک فرودگاه برای شهر ناصریه در جنوب عراق بسازد. با توجه به نقش تعریف شده برای بندر و منطقه اقتصادی فاو در توسعه عراق طی سالهای آینده میتوان گفت که چین از طریق سرمایهگذاری و پیمانکاری، وارد قلب چشمانداز اقتصادی بغداد شده است؛ آن هم درحالیکه بسیاری از شرکتهای نفتی غربی بهدلیل فقدان امکانات و مشکلات امنیتی در حال ترک عراق هستند.
روزنامه العربی الجدید پیشبینی کرده چین بهدنبال اجرای برنامههایی مشابه در سوریه، لبنان و حتی لیبی برای سیطره بیشتر بر بازارهای انرژی است؛ اگرچه حضور دولتهای نزدیک به آمریکا در لبنان و لیبی و همچنین عدمثبات در سوریه، فعلا فضای کافی در اختیار چین بهمنظور اجرای مانورهای اقتصادی و تجاری قرار نمیدهد. چین هماکنون با خرید روزانه بیش از ۱۲ میلیون بشکه نفت خام، بزرگترین مصرفکننده انرژی جهان بهحساب میآید؛ انرژیای که فعلا بخش اعظم آن از خاورمیانه و خلیجفارس تامین میشود.
نیاز آمریکا برای رقابت در بازارهای انرژی
در مقابل، اگرچه آمریکا با تکیه بر منابع داخلی خود دیگر همچون چین در صدر جدول واردکنندگان انرژی قرار ندارد اما نمیتواند به سادگی از نقش این ماده حیاتی در تعیین موازنه قدرت جهانی چشم بپوشد. جایان کارلو، در اینباره میگوید: بخش مهمی از نظام مالی جهان که بر پایه دلار بنا شده، به منابع نفتی جهان عرب تکیه دارد. در حقیقت نفوذ کشورهای عربی در سازمان اوپک و سیطره دلار بر بازارهای نفت از دهه ۱۹۷۰ میلادی، نقش مهمی در جهانیشدن دلار پس از تفکیک آن از طلا داشته است. هماکنون روزانه قریب به ۱۰۰ میلیون بشکه نفت در جهان مصرف شده و بابت خرید آن دلار مبادله میشود. بر این اساس تمام کشورهای مصرفکننده نفت وابسته به دلارهای آمریکایی هستند؛ بهعبارت دیگر هر اندازه تقاضا برای خرید نفت بیشتر شود، ذخایر ارزی بانکهای آمریکا تقویت خواهد شد.
از سوی دیگر نباید فراموش کرد که آمریکا مسئول تامین امنیت انرژی برای ائتلاف اقتصادی است که بهمنظور مقابله با چین تاسیس کرده؛ از کشورهای اروپایی گرفته تا استرالیا، هند و قدرتهای اقتصاد شرق آسیا. بر این اساس هرگونه افزایش نفوذ چین و دیگر رقیب شرقی آمریکا، یعنی روسیه در منطقه خاورمیانه، تهدیدی غیرمستقیم برای قدرت اقتصادی و امنیت ملی آمریکا بهحساب میآید. در عین حال، افزایش فشارهای روسیه بر اروپا با استفاده از سیطره این کشور بر منابع گاز، نیاز متحدان آمریکا به منابع نفتی کشورهای عربی و ایران را دوچندان کرده است.
احتمال بروز تنش نظامی در کریدورهای نفتی
دولت ژاپن درماه گذشته رسما خواستار تغییر مسیر صادرات نفت خاورمیانه به شرق آسیا از دریای جنوبی چین به مسیری جایگزین شد. علت این درخواست، ابراز نگرانی ژاپن از احتمال وقوع حوادث غیرقابل پیشبینی در مسیر انتقال نفت به مقصد شرق آسیا طی سالهای آینده عنوان شده است. جیمز دورسی، تحلیلگر اقتصادی با اشاره به درخواست دولت ژاپن در نشریه اویل پرایس مینویسد: اگرچه چین تاکنون به سمت تقویت حضور نظامی در شریانهای اقتصادی و تجاری خود نرفته اما بعید نیست این رویه پکن در آیندهای نه چندان دور تغییر کند. دورسی مینویسد: افزایش فشارهای غرب، چین را ناچار به تاسیس پایگاههای نظامی بیشتر در سطح جهان، برای تامین امنیت واردات خود، بهویژه در حوزه انرژی و نفت خواهد کرد. در این میان پیشبینی میشود خاورمیانه و کشورهای عربی، سهم مهمی در توسعه نفوذ نظامی و امنیتی چین طی سالهای آینده داشته باشند. هماکنون، جیبوتی تنها کشور در همسایگی منطقه خاورمیانه و دریای سرخ به شمار میآید که یک پایگاه نظامی از سوی چین در آن تاسیس شده است.